به نظر اینجانب باید ساغت کار کارمندان کم شود و به نصف یا کمتر از آن برسد وقتی به اداره های دولتی می روید و تعداد کارمندان بیکار و پر مدعا را می بینید و کارمندانی که با تلفن ادره و یا با موبایلهای شخصی خود کار های غیر ادری انجام می دهند باید گفت خدا کند ساعت کار ها کم شود تا هزینه ها کاسته شود بخصوص هزینه برق، آب، اینترنت، پذیرایی و ... باور کنید اتفاق خاصی هم نمی افتد.
تا كي بايد شاهد تصميمات غير كارشناسي و بي ضابطه اين آقايون به ظاهر مسوول باشيم؟
اين اضافه كردن ساعت كار بر چه مبناي كارشناسي و مطالعاتي قرار هست كه اجرا بشه؟ تا كي بدون هيچگونه تبعات اين افراد قرار هست مملكت را نابود كنند؟ اين آقايون چرا يك گزارش مثبت از اقداماتشان ارايه نمي كنند؟
سكه؟ دلار؟ ركود؟ بيكاري؟ مسكن؟ تورم؟ فساد؟ و ...
از اين دوستان عاجزانه خواهشمنديم به سركار نيايند چون با اينجور كار كردن و تصميم سازي ها فقط اوضاع ملت و مملكت را بدتر مي كنن!!!! ما ملت قول ميدهيم اگر نيايند سركار هم حقوق و مزايايشان محفوظ بمانند البته اگر فقط به همان ها بسنده كنند!
بس است!
به تعداد ارباب رجوع هایی که کارشان بدون رشوه دادن و با رضایت ارباب رجوغ انجامشده است کارمند مربوطه تآییدیه بگیرد و نسبت به تعداد و مثبت بودن تاییدیه و رضایت نامه های ارباب رجوع حقوق بدهند. نیازی به اقزایش ساعات کاری نیست افزایش ساعات کاری برابر است با رشوه گیری بیشتر و پاشیدگی خانوده های بیشتر
لطفا جهت بالابردن نشاط ، صبحگاه هم به برنامه کاری کارمندان اضافه کنید.
اگر دولت واقعا تصمیم داره با این کار اعتصاب کارمندان را هم کلید بزنه سخت در اشتباهه. چون :
کارمند موجود عجیبی است گوش به زنگ که مدام مال دیگران را می شمارد.
· دایم به فکر کار دوم است.
· از غذا همیشه ناراضی است.
· جملاتش شرطی بوده و معمولا با " اگر من اینطور بودم، اگر اینجوری بود، اگر مجرد بودم و اگر ...." شروع می گردد ولی به هیچ چیز مثبت قابل لمسی ختم نمی شود.
· همیشه دوستانی دارد که موفق و پولدار شده اند.
· حسرت گذشته را می خورد که چرا زمین و ملک و طلا نخریده (بعد از هر افزایش ناگهانی یادش می افتد).
· ناراحتی کم پولی و زندگی سخت خود را با دیدن در باز دستشویی به سرعت فراموش می کند و خیلی خوشحال می شود.
· همیشه دیر می رسد (به هر چیزی که فکر کنی).
· بازنده هر معامله خارج از محل کار خود است (هارت و هورتش مال همکارانش است).
· برای سلامتیش خیلی احتیاط می کند اما همیشه شکم دارد، کمر درد دارد و کچل می شود.
· اگر دست به کار بزرگی بزند مثلا یک ماشین با کلاس بگیرد تا مدت ها هر ماه کم می آورد. هنوز کلاس زبان می رود.
· هی می خواهد از مملکتش برود ولی هی شرایط سخت تر می شود.
· معلوم نیست در زندگی در چه چیزی استعداد دارد و یا علاقه مند چیست (بسته به شرایط و جو حاکم، علایق و استعدادش در حال تغییر است).
· با دیدن یک ساختمان شیک همیشه به این موضوع فکر می کند که اگر این ساختمان مال خودش بود دیگر هیچوقت کار نمی کرد ( و خیلی سریع تعداد واحدها در هر طبقه ضربدر تعداد طبقات ضربدر حدود مبلغ اجاره هر واحد).
· هر زمانی که به کارمند مراجعه کنی می خواهد تا آخر سال (همان سالی که به او مراجعه کردی) از شرکت برود و تو و همه آدم های ذلیل را به حال خودش بسپارد. تو هم مدت ها احساس پوچی و ذلالت میکنی!!!!!!!
· تمام هم و غمش اینست که چرا از توانایی ها و استعدادش استفاده نمی شود.
· فکر می کند با هر چای سبز کیسه ای که می خورد چه خدمتی به سلامتی بدنش می کند!!!.
یک سوال پیش می آید چرا زمانی که تعطیلات زیاد است یا کارمندان بین التعطیلی را مرخصی می گیرند همین خانم ها و آقایان که اینهمه نوشته گذاشتن داد می زنند که ای وای اقتصاد خوابید و فلان قدر به اقتصاد ضربه خورد اما وقتی این بحث ها پیش می آید حرمت کارمند را می شکنند ما عادت به شکستن حرمت ها داریم مثل حرمت آزمونها و ........... باید مشکلات را بدون حرمت شکستن ریشه ای حل کنیم حالا به فرض این کارمندان مفلوک هم سرکار نبودند آیا فکر نمی کنید بیکارانی بودند که به خیل بیکاران اضافه میشد لطفا مشکلات را با هم فکری هم حل کنید نه تیشه به ریشه کارمندان بدبخت مفلوک بزنید
این کارمندان هرچه کمتر کار کنند اثرات تخریبی کمتری دارند بهترین کمک به اقتصاد کشور آن است که مدیران حاضر در پستهای تعیین کننده در خانه بمانند و البته حقوق هم بگیرند ولی تصمیم نه . چون این جماعتِ سرمایه نظام ، کشور را به این حال و روز انداخته اند . این افزایش ساعات کار هم نمایشی است . در جایی این افزایش می تواند مفید باشد که در ساعات عادی کار سازنده انجام شود این جماعت یا اساسا کار نمی کنند و صرفا حضور فیزیکی دارند یا کار مخرب می کنند مثل آقای سیف و کرباسیان و ... .