وقتی کسی بخواهد در یک شرکت خصوصی کار کند سعی میکند تمام هنرش را به خرج دهد تا به استخدام آن شرکت در آید پس از آن باید دایم کارای خود رانشان دهد چون هیچ کس در بخش خصوصی به افراد با کارای ضعیف وبی انگیز حقوق وراتقاع نمیدهد بر عکس ادارات و موسسات دولتی ورودبا پارتی ماندگاری با قانون استخدام به نحوی که در بسیاری از ارگانها حتی بانکها افرادی هستند که سر دست آنها ماندهاند وهیچ کارشان نمیشود کرد واز همه مسخره تر استخدام خانمها در بعضی از مشاغل است ساعت ۱۱ ظهر تعداد زیادی ارباب رجوع گرفتار پشت درب اتاق دادسرا هر کس به نحوی گرفتار ودر انتظار ورود به اتاق ناگهان خانمی که مسول است از اتاق خارج میشود . کجا ؟ خانم پاس شیر دارند طبق قانون میتوانند زودتر تشریف ببرند گفتن از کارمندان وادارت مثنوی هفتاد من کاغذ میشود اما کو گوش شنوا فقط یک کلیپ دیدم که خیلی افسوس خوردم مسول عراقی وقتی دید که مردم در آفتاب قرار دارند و کارمندان زیر کولر وقت کشی میکنند کارمندان فرستاد بیرون زیر آفتاب کار مردم را انجام دهند
اتفاقا بدتر میشه بهره وری ولی من چند تا پیشنهاد به دوستان میدم بررسی کنن
1- سرویس ادارات و شرکت ها برای کاهش ترافیک و ارتباط بهتر افراد
2- متنوع کردن قرارداد ها مثلا افزایش کارکنان ساعتی یا شناور کردن ساعت کار برای جا هایی که امکانش هست
3- حذف امکانات ویژه ادارات به صوت فعلی و اتوماسیونی کردن اونها . مثلا یک شرکت دولتی سرویس خدمات برای سفر به شمال میزاره بعد بحث اون روز شرکت میشه اون و همه میرن دنبال امتیاز گرفتن و اینها و کسی کار نمیکنه اگه قراره امتیازی داده بشه و قرعه کشی بشه بهتره کاملا اتوماسیونی باشه که مشخص باشه و وقت کسی رو نگیره
4- شیفتی کردن کار های دارای ارباب رجوع و راه اندازه شیفت روز جمعه و یا شب که مردم مجبور نباشن مرخصی بگیرن تا دنبال کار های اداری شون باشن
5- 24 ساعنه کردن زمان فعالیت شهر
6- قانون بزارن رییس هر شرکت حتما باید از داخل افراد همون شرکت باشه و برای هر شغل حتما سلسله مراتب طی بشه .
7- شناور کردن ساعت ناهار و نماز به طوریکه اگه یکی رفت ناهار یکی بمونه کار مردم رو راه بندازه اون یکی برگشت این یکی بره
8- حذف انضا های ویژه که هیچ کاربردی ندارن ولی مدیر ها میزارن تا قدرت خودشون و تسلط و.... رو نشون بدن در حالیکه نابود کرده سیستم رو یعنی کاهش تمرکز در سلسله مرتب سازمان ولی ایجاد عواقب و مجازات برای تصمیم های غلط و امضا های اشتباه یعنی اگه یکی اشتباه مجوز داد ثابت شد که اشتباه بوده جوری جریمش کنن که فراموش نکنه
نظام اداری که گفته می شود سوئدی ها در سال 1317 یعنی 80سال قبل به رضاخان عرضه کردند به اعتراف آنان دموده و متروک بوده و لذا هر اقدامی طی 8 دهه اخیر برای اصلاحات معمول شده نتیجه نداشته است. سیستم اداری ما از 90درصد نیروی اضافی رنج می برد. به قدری فرسوده است که حالت سیستماتیک خود را تقریباً در خیلی از موارد فاقد شده است. قائم به شخص است. نظارت پذیر نیست. البته در کنار این مسأله فقدان نظام اقتصادی در کشور و ضعف یانبود فرهنگ متناسب با اقتضائات روز و انقلاب اسلامی کار را چندین برابر سخت کرده است. افزایش ساعات کار برای سازمان های اداری که هر کارمند نیم ساعت بیشتر کار نمی کند اب در هاون کوفتن است. حرفی را که فکر می کنم در مباحث اوایل انقلاب بادوستان دانشگاهی می زدیم الآن هم قابل ذکر است: یا باید ابتکار داشته باشیم و یا باید از تجارب کشورهای موفق استفاده کنیم.