تنها اتفاق نه آشوب بلکه جنگه برای تعدیل آدمهای مازاد

متاسفم كه اگر الان هم صحبت از رسيدگي به وضع بيچارگان است

يك راه حل هم اينه مسولين سالخرده و منجمد رأ كنار بگذارند
و إز جوانان خوش فكر استفاده شود
و سهم درامد مملكت كه به نهاد رهبرى و زيرمجموعه ها مي رسد،
شفاف و قطع شود ،و همه در برابر قانون يكسان و پاسخگو باشند

بهتر در حال حاضر مقاله ی مرداد نود و شش دکتر رنانی را با عنوان عدم توان گفتگو در ایران را تحلیل کنید چون تتنها راهکار باقی مانده برای نجات کشور در همین مقاله است

با تشکر از جناب رنانی و پیش بینی های ایشان. چند تن از کاربران گرامی نظر داده اند که جناب رنانی کار شاقی انجام نداده اند و کارگز ساده و/یا پسر بجه جند ساله هم این موارد ر ا میدانست ، ولی کاربران عزیز مقاله و/ یا گفته های کسانی که نام برده شد در هیچ جا درج نمی شد و به مسئولان انعکاس نمی یافت ولی مقاله و یا نوشته یک اقتصاددان و استاد دانشگاه هم درج میشود و هم انتشار مییابد و مسئولان مطلب را میگیرند ( هر چند که ممکن است توجهی به آن نشود و بکار نگیرند )

من کاملا با پیش بینی این استاددانشگاه از سالها پیش هم عقیده بودم چون خودم و 600 نفردیگر هنوز بعداز 6 سال سنوات بازنشستگی و حقوق معوقه را دریافت نکرده ایم و تمام راههای قانونی هم طی شده !

این مقاله ایشون جالب بود اما هر ادم عاقلی ب این نتیجه میرسید یه نگاهی ب امار بندازیم

عملا سیاست دولت حمایت از توانگران و فشار بیشتر بر مردم عادی می باشد.

ملت ایران باید کاملا هوشیارباشد

اکثر رانندگان محترم تاکسی این حوادث را پیش‌بینی می‌کردند،اما متأسفانه کسی برای تفکرات و گفته‌هاشون ارزشی قائل نبود و همه فکر می‌کردند این قشر کم درآمد؛ بخاطر گرانی وسایل یدکی و دستمزد بالای مکانیکی، به این افکار مبتلا شده‌اند.