سالها پیش قرایتی خود را به یک کفاش تشیبه کرد و گفت مگر کفاش که اینهمه کفش میدوزد همه را می پوشد و قرار نیست که ما انچه می گوییم همه را خود عمل کنیم . تدریس قران و یا هر بحث دینی دیگر را باید با عمل به انها توسط مدرس از هم جدا نمود. رفتار ش نسبت به ان بنده خدا بسیار زشت و زننده بوده و با تویت کردن هم کار درست نمیشود چ.ن معلوم نیست که ان مرد اصلا به با تویت اشنا باشد علاوه بر این در یک جمع حرمت ان مرد را شکسته است
واعظان کاین جلوه در محراب و منبر میکنند / چون به خلوت میروند آن کار دیگر میکنند
مشکلی دارم ز دانشمند مجلس بازپرس / توبه فرمایان چرا خود توبه کمتر میکنند
گوییا باور نمیدارند روز داوری / کاین همه قلب و دغل در کار داور میکنند
من حق را به اقای دوربینی نمیدهم ولی خیلی هم از دست اقای قرائتی با این برخوردش ناراحت شدم یکبار دیگر هم در سال ۷۴ بدتر از این را با یک معلم سواد اموزی در مسجد دانشگاه کرد و از همان روز دیگر برنامه های ایشان را نمیبینم داستان این بود بعد از نماز جماعت یکی از بچه های نهضت سواد اموزی مشکلی داشت از شهرستان امده بود مشکلش را برای ایشان مطرح کند ایشان بدون توجه به این معلم گفت من وقت ندارم وقتم بیش از این ارزش داره با شما صحبت کنم باید بروم به ۴ میلیون بیننده تلویزیون صحبت کنم و تو ماشین پژو ۴۰۵ نشست و راننده اش هم سریع ایشان را بردو این بنده خدا خیلی حالش گرفته شد . ایشان باید بازنشسته شود به چه معنی یک نفر ۴۰ سال بیاید مردم را موعضه کند و اخرش خودش نتواند انچه را که میگویید عمل کند