چرا بعضی ها در مورد ترور بیولوژیک بودن این رویداد دردناک گارد می گیرند؟ مگر بار اول است که با آلوده کردن کسی به مواد پاتوژن یا ویروس های مرگبار بطور کاملا خاموش و پنهان کسی را ترور می کنند؟

بعضیها برای حجاب این دانشمند به چرندگویی افتادن.اخه ابله موی ساده و کوتاه صورت بدون ارایش این حرفا رو داره اونم تو کشوری که بیشتر دختراش صدتا عمل میکنن وصدقلم ارایش وموی پریشان تا بچشم مردا بیان؟ینی خاک برسر کسی که بخاد روی این زن پاک عیب بذاره.

چرا برای او عزای عمومی اعلام نکردند؟ مگر دانشمندان ایرانی نزد دولتمردان بی اعتبارند؟

ملکه ریاضی،افتخار ایران،روحت شاد.
فقط کسی که ریاضی میخونه میتونه بفهمه که میرزاخانی کی بود و چه کرد.
خدایا امسال چه سال بدیست برای جامعه ریاضی.شروعش با مرگ پروفسور جهانشاهلوی عزیز و الان هم مریم عزیز.
روحتان شاد و قرین رحمت پروردگار،ما دنباله روی راه شما هستیم

واقعا حیف بود باید یک مفت خور زحمت نکش بجاش میمرد

در پاسخ به نظر بعضی دوستان نگران باید بگم: اگه رفته برای این بوده که باید جائی میبود که با هم سطح های خودش مرتب در ارتباط باشه، پس حرجی نیست! اونجا هم که، هم خودش و هم تحقیقاتش در اختیار آمریکا بوده پس دلیلی برای قتل سازمان یافته از طرف سرویسهای امنیتی نیست، تحقیقات علمی محض، بخصوص ریاضی در این سطح عالی هم که کاملا بنیادیه یعنی از توش تا صد سال دیگه چیزی در نمیاد که بدرد مثلا موشک بخوره تا آمریکا ازش بترسه! اگر هم چنین فرضیه ای یعنی قتل ایشون قابل طرح و بررسی باشه فقط میتونه از طرف رقبای علمی ایشون صورت گرفته باشه! .. برای نشونه اگه یه مدت دیگه، یافته یا راه حل مسئله حل نشده ای از مسائل ریاضی، نشر پیدا کرد، میتونین به کاشفش(که قطعا الآن از همکارا و رقبای ایشون هست و به مدارک ایشون دسترسی داشته!) بعنوان یه قاتل زیرک شک کنید! قاتلی که برای این کارش چند سال قبل از این چهار سال، برنامه ریزی کرده یا از بیماری چهار ساله به موقع استفاده کرده !!! هر چند از نظر نباید دور داشت که اینجور آدما معمولا بخاطر ذهن بشدت فعال، زیاد عمر نمیکنن یا خودشون به فکر سلامتیشون نیستن.

با سلام
با همه احترامی که برای جایگاه علمی ایشان قائلم و در احادیث آمده که اموات خود را به نیکی یاد کنید. منتهای مطلب این رو برای روشن شدن ذهن برخی از عزیزان می گم و امیدوارم سایت تابناک در اشتراک گذاشتن نظرات مخالف من جنبه انصاف را رعایت نموده و تعدادی از مخالفتهای منطقی تر را هم به اشتراک گذارد. هرچند تابناکی ها بیشتر به دنبال برپایی بحث و پر بیننده شدن سایتشونند:
دوستان خانم میرزاخانی به عنوان یک متولد ایران(نه ایرانی) تقریبا به هر آنچه از نشان و افتخار علمی در رشته شان بود رسیدند که فقط یکی از این افتخارات مایه ی غبطه خیلی از دانشجویان نخبه دنیاست ولی آیا ما به کسی که حاضر نشد برای وطنش قدری وقت و زحمت بگذارد. حاضر نشد برای ایرانی ها احترام و ارزش قائل شود و آنها را حتی شده در استنفورد به عنوان دانشجو بپذیرد. حاضر نشود بعد از دریافت معتبرترین جایزه ریاضیات (فیلدز) در کره جنوبی، سالی یا ماهی یا حداقل هفته ای به ایران برگردد و نه با تدریس بلکه با سخنرانی عمومی در دانشگاه های ایران باعث بالا رفتن روحیه ی سایر دانشجویان ایرانی شود. از امکانات این کهن سرزمین زرخیز در دبیرستان و دانشگاه استفاده کند و یک سال تمام با بالاترین امکانات برای آمادگی المپیاد ریاضی بر روی او سرمایه گذاری کنند و شروع ترقی اش را باعث شوند اما و اما به وطن پشت کند و حتی وصیت نکند که در این خاک و در زادگاهش دفنش کنند. آنقدر برایش ایران و پارسی بی اهمیت بود که جواب ایمیل فارسی هموطنان را به زبان انگلیسی می داد. نهایت هنرش این بود که در سرزدن به پدر و مادر در ایران گاهی در دانشگاه شریف سمیناری برگزار می کرد. بگذریم و اسیر و درگیر قضیه ی تابعیت ایرانی گرفتن برای دخترش نشویم که به وصیت او بوده اولا دختر چنین فردی که تازه خودش هم متولد آمریکا باشد برای ایران پشیزی ارزش قائل نمی شود(حداقل در باطن) و ثانیا این هم به خاطر این بوده که بتواند راحت به ایران بیاید و پدربزرگ و مادربزرگش او را ببینند و زحماتی که معلمان مدارس خوب و اساتید برای دانش آموزان در ایران می کشند خیلی بیشتر از آمریکاست. حرفهای بعضی از دوستان که صحبت از بیو ترور و ... کرده اند بیش از همه اسباب خنده است که آمریکاییها کسی را که بهشان خوش خدمتی می کند از پای دربیاورند!!!! ارزش کارهای ایشان بر هیچ یک از اهل فن پوشیده نیست ولی در دو موضوع ماجرا متفاوت است که در 1-سرای آخرت ملاک برتری تقواست(نماز و روزه و حجاب و ...) و احسان و کمک به نیازمندان (نه آمریکا) و 2-در حس ایرانی بودن هم ملاک سنجش افرادی مثل مرحوم حسابی ها هستند که در زمانی که ایران دانشگاه هم نداشت به کشور برگشتند یا شهید چمران که در جنگ به کمک کشور آمد و ایمان افتخاری (حفظه الله) که علی رغم تدریس در هاوارد با بازگشت به کشور در IPM به فعالیت شدید مشغولند به همراه خانم اکرم شیخ علیشاهی (حفظها الله) که حجاب و ایمانشان الگوی سایر جوانان است. در زمان ما هم کم نیستند قارون هایی که کلید خزاینشان را غلامان زیادی حمل می کنند و حاضر به زکات و بخشش اموال و دارایی خود نیستند. و مردم حسرت جایگاه انان را می خورند ولی ناگهان فرمان حق محقق می شود. همانگونه که خداوند فرمودند عذابها گوناگونند و هر کس را به یک شکل عذاب می کنیم. پس نباید فقط در دنیا و رازهای آن سر فرو برود و ضمنا زکات علم نشر آن است.
با توجه به اینکه عده ای ممکن است به خاطر حرفهای من رگ غیرت بغلمبانند و بنده را از انواع ... بی نصیب نگذارند حداقل جوانمرد باشندو به خاطر حرفهای من دین را زیر سوال نبرند. امیدوارم دلسوزان واقعی ایران با یادکردن شهید احمدی روشن ها و شهریاری ها و چمرانها و .... روی واقعیت بیشتر تمرکز کنند. تشکر

محمد علی، راستی در مقابل این نابغه، سواد تو در حد چند کلاسهـه که به خودت اجازه میدی که در باره ایشان اظهار فضل بکنی.

مرجوم دنبال علم و قله های افتخار علمی بود و گرنه تقریبا همان خقوق رو میشد در ایران بدست بیاره مساله اینجاست که دانشمندها بدنبال پول نیستند در آمریکا و کشورهای دیگه است که مسایل حال حاضر مورد بررسی قرار میگرید و دانشمندها دنبال چیزهایی هستند که چالشی باشد خود مرحوم نقل میکند که استاد اون بشون گفته بود باید برای دریافت مدال فیلدز نوع تلاشتونو عوض کرده بجای کار مانند المپیاد روی مسایل روز کار کنید اینه تفاوت و گرنه اساتید اونجا دارای زندگی آنچنانی نبودند ایشون حتی به سلامتی خود اهمیت نمیداد

باید اینجا میماند که بعد از سالها کار و زحمت یکنفر سهمیه ای بیسواد از گرد راه برسه و بشه رییسش
درست مثل بلایی که سر تک تک ما میاد