یک تسلیتی برای خانواده و بس.این همه نظرات از جانب کسانی که حتی یکبار هم نام ایشان به گوششان نخورده وماشاالله همه هم چنان تخصص در علم ریاضی پیدا کرده اند ونظر می دهند خوب است یک نگاهی به نمرات خودشان در درس ریاضی در دوره تحصیل بیندازند.اگر گاهی اوقات در زمینه ای هم اطلاعی نداشتیم عیب نیست بگوییم نمی دانیم ضرورتا در همه امور صاحب نظر نشویم که نیستیم و بشینیم سرجامون ودر خیلی امور واجب زندگی خود یه کم مطالعه را بیشتر کنیم.
ضمن تسلیت به جامعه علمی بدانید که ایشان و سایر نوابغ ایرانی چه در داخل و چه در خارج ترور میشوند بسیار ساده با تشعشعات رادیواکتیو چرا که آنها فرض می کنند که این نابغه روزی به ایران بر خواهد گشت. متاسفم که گوش شنوایی نیست و خدا رحمتش کند
بیوگرافیتون ناقصه....
ایشون متولد تهران با اصلیت تبریزی هستند و در آمریکا هم جزو آذربایجانی_آمریکایی تبارها بودند و به زبان آذری هم مسلط و در جلسات آذربایجانی ها هم شرکت میکردند.
درک این احوال با نادانان مگو. شوکت خورشید با خفاش مگو
هر گز از این واقعه تسلی برای اندیشمندان نیست . پر کشیدن ورفتنش
جامعه علمی دنیا را داغدار کرد.غرور دانشمندان را به زمین کوبید.وقتی او از مستی در امد،اشک نثارش خواهد کرد و خواهد گفت به جبرانش ادامه زادن و بودن راسرشارتر از گذشته برایتان مهیا خواهم ساخت، من افریدگارم و خوب میفهمم
از شمار دوچشم یک تن کم وزشمار خرد هزاران بیش
در جائی خواندم زمانی که خبر فوت حاج سید مصطفی را بها مام در نجف دادند ایشان فقط فرمودند انا للاه وانا الیه راجعون. زمانی دیگر پس از فوت یکی از اساتید حوزه در ایران فرمودند عمر طولانی این عیب را دارد که انسان شاهد فوت عزیزان است..عزیزی از دست رفته است وما شاهد ان بوده ایم وباید گفت انالله وانا الیه راجعون.حافظ در مرگ فرزندش غزلی دارد ومیگوید
بلبلی خون دلی خورد وگلی حاصل کرد
باد غیرت به صدش خار پریشان دل کرد
طوطئی را بخیال شکری دل خوش بود
ناگهان سیل فنا نقش امل باطل کرد
قرت العین من ان میوه دل ادش باد
که چه اسان بشد وکار مرا مشکل کرد
اه وفریاد که از چشم حسود مه چرخ
در لحد ماه کمان ابروی من منزل کرد
سرکار خانم میرزاخانی بدرست در ایران تحصیل کردند وبدرستی درخشیدند وبدرستی خارج شدند وبدرستی انسان نامداری شدند وبدرستی گاهی به ایران نیامدند.این ایران مهد اولیه او واین امریکا مهد دوم او بود که نتوانست این نگین با ارزش علم را حفظ کند.گرچه هر دو علاوه بر کوشش واستعداد شخصی وخانوادگی در موفقیت او سهمی داشتتند.به خانواده ایشان که خانواده شخصی ایشان وخانواده علمی ایران وجهان است باید تسلیت گفت.این سئوال باید مطرح گردد که چرا ایشان در این سن در کشوری که ادعای طب انچنانی دارد به چنن بیماری سرطان پستان که ادعا میشود بسیار قابل معالجه است در بگذرد.خطا از کیست؟چون قضا اید طبیب ابله شود ان دوا در نفع هم گمره شود.