رسانه ملی یعنی تلگرام یعنی شبکه های اجتماعی نه صداوسیما
امروز هیچ چیز از چشم تیزبین شبکه های مردمی اجتماعی پنهان نمی ماند برای همین برخی سیاست ورزان و دولتمردان و ... خواهان بستن این فضاها هستند
امروز هرفساد اخلاقی و مالی و .... بلافاصله برملا می شود و از اینکه بعد از سالیان مردم صاحب رسانه شدند خوشحالم
خداوند لعنتشان کند لطفا پدر گرامی این موضوع را تا اخر پیگیری کنید و علاوه بر تنبیه ای که اموزش و پرورش برایش قرار میدهند خود شما هم یه ضربه ی فنی بهش بزنید تا بفهمه که زورش به بچه ای رسیده هنر نکرده لطفا حتما تنبیه شخصی را فراموش نکنید
یک مورد مسخره : مدسه ش سیدی 2 بند انزلی از یک دانش آموز کلاس اول درخواست کلاسور برای تشکیل پرونده از اولیاش میکنه جالب اینجاست که پدر این دانش آموز یک بی سواد کارگر بیش نیست......!!!!!!!
چه عجب جرأت کردید در مورد معلم ها بنویسید
معلم ها را هم نقد کنید، چیزی که از بچه هایمان می شنویم خیلی بدتر از این حرف هاست البته نه از نظر تنبیه بدنی بلکه از نظر پایین بودن سطح علمی شان و یا نداشتن تبحر در برخورد با بچه ها
درس معلم ار بود زمزمه محبتی جمعه به مکتب آورد طفل گریز پای را
پاسخ ها
ناشناس
||
۲۰:۴۰ - ۱۳۹۵/۰۷/۲۹
اگر شعر را مینویسید لطفا درست بنویسید
چوب معلم ار بود زمزمه محبتی
جمعه به مکتب آورد طفل گریز پا را
شما که عهده دار نشر فرهنگ هستید ... نباید یکطرفه به سمت قضاوت بروید .... بله بچه سرش شکسته و خون اومده و جای تاسف داره ...ولی از این هم غافل نشوید که باید پای حرف ها و درد دلهای معلم هم بنشیند... متاسفانه با این نگرش که جامعه نسبت به معلم داره و از این ور بی توجهی مسئولین به مقام معلم دیر نیست اون روزی که فاجعه ای رخ دهد و کسی نتواند جمعش کند کما اینکه هنوز هم آثار بی توجهی به آموزش و پرورش هویداست و از نابه هنجاری های جامعه همه چیز مشخصه....
گر چه تنبیه بدنی را اصلا تایید نمی کنم اما خود را باید جای معلمی نیز گذاشت که حدود 30 دانش اموز را باید مدیریت و کنترل کند آن هم اغلب کسانی که پدر و مارد در کنترل یک نفرشان مانده اند. مشکل تنها فرد معلم نیست. والدین به تربیت فرزندانشان باید توجه کنند
من مادری هستم که پسرم بی آنکه بدانم درگیر شکنجه های روحی و جسمی و حبس در زیر زمین دبیرستان بود.البته سالها بعد این موضوع را متوجه شدم. او پس از دبیرستان دچار اعتیاد شد که خدا را شکر از آن بیرون آمد ولی اکنون مدام دچار حملات شدید اضطرابی می شود. این دبیرستان بعدا تعطیل شد اما مشکل پسر من گمانم تا آخر عمرش ادامه داشته باشد و کاری جز نفرین کردن آن مدیر دبیرستان از من برنمی آید.
پاسخ ها
ناشناس
||
۰۳:۱۰ - ۱۳۹۵/۰۷/۲۶
کاش در همان دوره به روحیه فرزندتان دقت می کردیدو کاش به فرزندتان مهارت ابزار احساساتش را یاد می دادید. متاسف شدم خیلی
امروز هیچ چیز از چشم تیزبین شبکه های مردمی اجتماعی پنهان نمی ماند برای همین برخی سیاست ورزان و دولتمردان و ... خواهان بستن این فضاها هستند
امروز هرفساد اخلاقی و مالی و .... بلافاصله برملا می شود و از اینکه بعد از سالیان مردم صاحب رسانه شدند خوشحالم