خيلي جالبه در قسمت نظرات مردم ، افراد با حرفاي عجيب و غريب و معمولا بي محتوا حداقل اند كه از مثبت ها و منفي ها مشخصه.
ولي باز عبرت نمي گيرند.
آخه فراستي اگه چيزي بارش بود پاي ثابت هفت نميشد.
ما ها نه بلدیم نقد کنیم و نه انتقاد پذیریم.توی تمام این نظرات یه نفر نیومد درست از فیلم دفاع کنه یا اونو نقد کنه و فقط داریم به فرهادی یا فراستی یا افخمی یا بقیه فحش میدیم.به نظر من فراستی واقعن به فیلم نقدای درستی وارد کرد اما اسفندیاری نتونست دلیل خوبی برای دفاع از فروشنده بیاره و همش از بحث بیرون بود و اخرشم که معلوم شد فروشنده فیلم محبوبش هم نیس. من با کلی ذوق و شوق به دیدن فروشنده رفتم و خیلی نا امید شدم.حتی نمایشنامه مرگ فروشنده رو هم خونده بودم.آخرش هم نفهمیدم تئاتر یا فیلم گاو واقعن چه نقشی تو روند فیلم داشتن. فروشنده یکی از ول ترین فیلمایی بود که تو عمرم دیدم
چه لجبازی و بچه بازی اخه... فیلم رفته اسکار قراره نقد بشه اشکالش چیه...
نکنه اقای فرهادی و فیلم هاش دارای قداست شده و نباید اصلا درباره اش نقدی نوشت...
چرا همه چیز و همه کس رو سیاه یا سفید میبینیم
طرفدارای اقای فرهادی ایشون رو در حد قدیس بالا بردن که فیلم هاش وحی منزله و اصلا نباید بهش ایراد گرفت و مخالفان فراستی هم اصلا گوش نمیدن که چی میگه و فقط میخوان مخالفت کننن با نقدهاش
فراستی فیلم رو نقد میکنه منهای کارگردان اما بعضی دوستان فراستی رو نقد میکنن منهای حرفهاش...
هیکدوم از کسانیکه مخالف اقای فراستی و نقدهاش هستن حتا یک جمله کارشناسی در رد نظرات ایشون نمیگن و تنها با گفتن بد و بیراه و توهین با ایشون مخالفت میکنن...
ایشون استدلال و برداشت کارشناسی خودش رو از فیلم گفته شما هم نظر کارشناسی خودتون رو در رد صحبت های فراستی بگید نه اینکه با چند تا جمله ی توهین امیز و گنده گویی شلوغش کنید...
چرا تمام ماهایی که از ازادی بیان دفاع میکنیم و شعار زنده باد مخالف من میدیم تحمل یک نقد سینمایی مخالف رو هم نداریم و با بد و بیراه گفتن میخوایم جواب مخالفمون رو بدیم....
ظاهرا فقط بلدیم شعار زنده باد مخالف من سر بدیم اما تو عمل کافیه یه نفر نظر مخالف ما داشته باشه تا خرخره ش رو بجوییم...
بعدشم اخه چرا بعضی از ما اینقدر جو گیر هستیم یه دفعه یکی مثل فرهادی رو در حد خدا بالا میبیریم و اینقدر بزرگش میکنیم که دیگه نشه حتا یه نقد و یه حرف مخالف فیلم هاش زد...
امان از تفاوت شعار و عمل و امان از سیاه و سفید دین مطلق ادم ها و نظراتشون...
واقعا که....
تو تمام کامنتهایی که با فراستی مخالفن حتا یه استدلال منطقی در رد و مخالفت نقد های ایشون ندیدم تنها فحش و تمسخر و بد و بیراه دیدم...
کسی که استدلال قوی و منطقی برای رد نظری داشته باشه هیچوقت توهین و فرافکنی نمیکنه...
این حرفهای فراستی چه ربطی به کارشناسی فیلم و نقد سینمایی دارد تا کسی پاسخی به او بدهد. او میگوید این فیلم ضد خانواده، ضد جامعه، ساختارشکن، به "چه" نپرداخته و به "چگونه" پرداخته و غیره. این حرفهای اداره منکرات است و نه یک منتقد سینمایی، حقیقت این است که افرادی مثل فراستی در رقابت بین صدا و سیمای بی کیفیت از یکطرف و بعضی از فیلمهای باکیفیت سینمای ایران از اولی حمایت میکند و احتمالا دستمزدی هم سر ماه به حسابش میریزند.
آقای فراستی خیلی باسواد هستش و کاملا منطقی نقد می کرد. واقعا اگه نقد رو دیده باشید کاملا متوجه می شید که اسفندیاری حتی نمی تونست جواب بده و به طور کاملا مشخص بی ربط جواب می داد. متاسفم برای فرهادی بی دین که مردم را با این فیلم سطح پایین مسخره خودش کرده.
من کاری به درستی یا نادرستی نطرات و نقدهای فراستی به فیلم ندارم اما برخورد همراه با توهین و تمسخر در مواجهه با نظرات کارشناسی ایشون رو قبول ندارم
اینگونه برخوردهای تند و همراه با توهین و بدون استدلال نسبت به نظرات فراستی یا به طور کلی هر منتقدی در هرجایی نتیجه عکس میده و شنوندگان این بحث ها احساس کنن که نقدهای ایشون درست و کارشناسیه و اگر نادرست هستش میشه با بحث منطقی جواب ایشون رو داد و اینکه اینگونه توهین میشه یعنی مخالغان نظر ایشون دلیل قانع کننده و منطقی برای مخالفتشون ندارن و ناچارا رو به توهین و فحاشی میارن...
سؤالهای زیادی در مورد فیلمهای آقای فرهادی وجود دارد برخی اساسی تر و برخی اهمیت کمتری دارند.اما سؤال اصلی آن است که آقای فرهادی شما جامعه تان راچگونه می بینید؟
دید شما چیست؟ و آیا حاضرید از دیدتان در یک مناظره و نه با استفاده از پوشش هنرتان سینماکه هنری یکسویه است٬ دفاع نمایید.
فیلمهایتان به لحاظ سبک برای من سینما رو که سوادی در هنر سینما ندارم به لحاظ فرم و انتقال معنا و پیام زیباست، اما این کافی نیست،زیرا که پیام ممکن است گمراه کننده باشد!
سؤال اصلی آن است که از دید ایشان:
"آیا جامعه ما یک جامعه بیمار و رو به احتضار است با بیماری لاعلاج، یا یک جامعه در حال تحول و رو به رشد که گاه تب هم می کند؟
و اگر اولیست، چرا؟"
موضوعی به این اهمیت مسکوت باقی مانده است.سایه این سؤال درتمامی فیلمهای ایشان گسترده شده است.
سؤال دیگری هم هست، به تمامی فیلمهای ایشان امعان نظر خاص و جوایز زیادی داده شده
الا یک فیلم که در انتقاد به جامعه فرانسه بود. آن هم فیلم زیبایی بود.پس چرا توجهی به آن نشد؟
درآخر٬انتقاد و گله ای بسیار بزرگتر به جامعه ما وارد است، چرا همین امکانات به افراد مثبت اندیش داده نشد؟
ولي باز عبرت نمي گيرند.
آخه فراستي اگه چيزي بارش بود پاي ثابت هفت نميشد.