قشری محدود در جامعه که درامدهایه خرد افراد متوسط و ضعیف را جمع میکنند و به دلیل اقامت اکثریت به اتفاق این قشر مرفه در کشورهایه خارج این پول از کشور خارج میشود و در در خارج از ایران سرمایه گذاری میکنند و از طریق فقیر شدن افراد متوسط و فقیر باعث فقیر شدن سطح عمومی جامعه میشوند مطمئانا اگر دولت چه در بخش خصوصی و چه در بخش دولتی بر روی پزشکان فشار وارد کنند در دراز مدت از طریق کاهش فشار بر مردم برای بخش پزشکی سطح زندگی مردم بهبود میابد از طرف دیگر با ارزان شدن خدمات بهداشت تعداد افراد بیشتری به پزشک مراجعه میکنند و ان کسری درامد تا حدودی جبران میشود
سلام بنده کارشناس بهداشت هستم واستخدام رسمی دولت باور بفرمایید کم کاری هم نمی کنیم بنده وهمکاران ما حقوق بیش از یک ونیم میلیون نداریم در عوض حقوق پزشکان بنا به تدبیر جناب وزیر بهداشت چندین میلیون افزایش پیدا کرد هیچ خدمات اضافی هم به مردم ارائه نشد پرستاران ناراضی بهداشت ناراضی و...جناب وزیرفکر کردند با افزایش حقوق هم کیشان خودشان وضعیت بهتر می شود ولی نشد بیش تر پزشکان حریص تر وپروتر وطلبکار تر شدندحالا قضاوت با شما
من یک مهندس معمارم برای هر کاری که انجام میدم با یک دنیا بار مسئولیت مواجه میشم ولی در عوض به نسبت مسئولیت پزشکان و درآمد آنها اصلا چیزی نیست یعنی انگار پول توجیبی به یه بچه بدی یه جای کار شدیدا می لنگه درآمد من مهندس بسیار ناچیزه و مسئولیت بسیار بالا
علاقه خیلی مهمه ولی مهمتر پول و درآمد رشته های تخصص پزشکی است
کاش مردم و جوانان ما صداقت داشتند و دلیل اصلی گرایش به رشته علوم تجربی را می گفتند
ولی همه از علاقه دم می زنند و صحبتی راجع به اصل ماجرا نمی کنند
واقعیت این است که دلیل اصلی گرایش شدید و قابل توجه به علوم تجربی در سالیان اخیر بیکاری و کساد رشته های علوم انسانی و مهندسی و زبان و هنر است. حتی رشته های پروتز و فیزیوتراپی و پرستاری وضعیت درامدی شان به مراتب بهتر از فارغ التحصیلان مهندسانی است که با مشکلات اشتغال مواجه اند.
لذا بهتر است همه چیز را به علاقه حواله نکنیم.
این موضوع برای مسئولان نیز درس های زیادی دارد که بدانند حقوق و کارانه های نجومی در جامعه پزشکی و زیر مجموعه های وزارت بهداشت و تفاوت معنادار درامدی آنها با سایر اقشار جامعه چگونه می تواند الگوی انتخاب و گرایش ها و اولویت های جوانان و مردم کشور را تغییر بدهد و دارای اثرات و پیامدهای اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی در سالیان آتی باشد. لذا با شعار دادن و اجبار در طرح های آبکی همچون هدایت تحصیلی آموزش و پرورش نمی توان مردم را مجبور به تغییر انتخاب ها کرد بلکه باید سیاست های دستمزد و برنامه ریزی نیروی انسانی کلان کشور به سمتی برود که عدالت و موازنه منطقی پرداخت در رشته ها و مشاغل مختلف وجود داشته باشد و مسائل مادی و آینده شغلی باعث نشود که همه مردم بدون توجه به علاقه و و استعداد خود و نیاز کشور بخواهند وارد زیرشاخه های یک رشته خاص شوند.
هیچ کسی منکر زحمات و حساسیت رشته پزشکی نیست اما میان دریافتی های رشته های مختلف باید حداقلی از تناسب نیز وجود داشته باشد نه این که یک مهندس یا مشاور حقوقی ماهی 2 میلیون بگیرد یک پزشک ماهی 40 یا 50 میلیون و بعضا خیلی بالاتر از اینها
بحث ما راجع به پزشکانی که شهرت دارند و مطب خصوصی دارند و مشتری و درامدشان هم زیاد می باشد نیست بلکه بحث حقوق های پرداختی و کارانه های عجیب و غریب و هنگفت پزشکان در وزارت بهداشت و زیرمجموعه های آن است که با هیچ منطقی سازگاری ندارد چرا که اگر با واقعیات جامعه همساز بود چنین موج هایی را برای انتخاب رشته پزشکی در جامعه ایجاد نمی کرد
امیدواریم مسئولان علائم این تغییر و زنگ های هشدار را شنیده باشند به ویژه دوستان معزز وزارت بهداشت و مسئولان محترم طرح تحول سلامت ...