من خودم یه پسر مجرد هستم و با یک خانم مطلقه دوست شدم. حرف ازدواج بینمون زده شد و به من گفت نه مهریه می خوام ماشینم هم دارم خونه هم از پدرم می گیرم که من قبول نکردم (من اوضاع اقتصادی خوبی دارم) البته این خانم از اول به من نگفته بود که طلاق گرفته از هر طریقی هم می خواست خودشو به من نزدیک کنه خوب این قضیه ممکنه برای پسرهای کم سن و سال که وضعیت مالی خوبی ندارند جذاب باشه هم جنبه اقتصادی داره براشون و از هم جنسی
خانمای مطلقه نه جذام دارن نه بد هستن فقط اگه همانطوری که با پسری که طور کردن خیلی راه میان نه از حرف پدرش ونه حرف مادرش ناراحت نمیشن ولی از شوهر اولشون تا دلت بخواد ایراد گرفتن تا به جدایی کشیده شد
من یه زن مطلقه ام که به خاطر اعتیاد و رفتارهای بد شوهرم جدا شدم الان یه پسر که 5 سال کوچک تر از من هست از طریق کار اشنا شدم اصرار به ازدواج دارن ولی من به خاطر همین نظراتی که امثال دکتر مجد میدهند میترسم راهنماییم کنید