این فکر را که همه باید از همه چیز خبر داشته باشند، دور بیندازید. اگر در یک جامعه، گروهی هرچند محدود از سواد و تخصص کافی برخوردار بوده و زمام اموز را به دست داشته باشند.، کفایت می کند. هل دادن عموم مردم به وادی همه چیزدانی جز پرورش قشر نیمه آگاه نتیجه ای ندارد. چیزی که خطرناکتر از قشر ناآگاه است. کافی است که افراد ناآگاهی خود را ب\ذیرند و کار را به آگاهان بسپارند.
متاسفانه جامعه ما چنین است وحالا خدایی ویکی از مسئولین ارشد مملکت رابیارن و چند تا سوال این چنینی بپرسن اگه بدتر از این نبود ، در جامعه ما 5 سال پول مملکت را دزدیدند کسی ندید بخیه اون بچه اصفهانی و کتک خوردن دانش اموز الیگودرزی همه دیدند وای چه مصیبت ها از وزیر و وکیل داد به اسمان رفت
کمی تو این جامعه نگاه کنی مشکلات خیلی بزرگتری داریم.
پاسخ ها
معلم
||
۱۳:۳۷ - ۱۳۹۴/۰۹/۲۴
همان مشكلات بزرگي كه شما بدان اشاره ميكنيد ريشه اش همين نظام آموزشي توسري خور است كه دانش آموز و دانشجو و استادش فقط دغدغه مدرك و نان شب دارد و بس ... نه سواد و نه كتاب و نه مطالعه .... به كجا چنين شتابان...
یه زمانی یه نفر میخواست پایان نامه برای تاریخ بنویسه ازش پرسیدن موضوعت چیه گفت میخوام درباره کارگران تحقیق کنم اطرافیان به حدی ترسوندنش که پشیمان شد نهایتا عنوان پایان نامه اش شد تاثیر نی همبانه بر فرهنگ مردم جزیره هرمز در قرن هفتم هجری
جامعه ما با سواد نمیخواد
آهسته بیا آهسته برو
پاسخ ها
ناشناس
||
۱۳:۵۷ - ۱۳۹۴/۰۹/۲۴
متاسفم براي شما
امثال حضور شما در جامعه زندگي رو سخت كرده
امثال حضور شما باعث ميشه افرادي بيان و اون بلاها رو در اون هشت سال سياه بر سر مردم بيارن
حضور امثال شما باعث شده آمار طلاق و اعتياد اينقدر بالا بره
كشور هاي اروپايي كه مدينه فاضله براي خودشان درست كردن مثلا هلند چند ماه قبل آخرين زندانش رو هم تعطيل كرد . چرا كه افراد بيسواد همچون جناب عالي در اون كشور ها وجود نداره
حالا این بنده خدا رو نباید سرزنش کرد چون اکثر قریب به اتفاق ما ایرانی ها این شکلی هستیم من جمله خود من، که سالها در ناآگاهی زندگی کردم. نظر من اینکه همه ما به خودمان بیایم، و قبول کنیم که انسانهای ناآگاهی هستیم و باید بیدار شویم. بیاید مطالعه کنیم و زود قضاوت نکنیم و دلیل این ناآگاهی را پیدا کنیم که یکیش در نظام آموزشی ریشه داره ببینیم که چه سیاستهای بر این آموزش و پرورش حاکمه و...
با فراگیری جهانی رسانه ها و فضای مجازی این بی تفاوتی به هویت فرهنگ ملی نه تنها در کشور ما بلکه در اکثر کشورها در حال گسترش است. این را در بین دهه هفتاد و هشتادی ها می توان مشاهده کرد نسلی که شاید بعضا روزانه پنج ساعت سر در گوشی و تبلت داشته و در حال بازی آنلاین هستند بازی هایی که خیلی از از دهه شصتی ها شاید حتی از آن سر در بیاورند،اما در مورد مسایل پیرامونی و استراتژیک فهم عمیقی ندارند. ادامه این روند نه تنها به بی تفاوتی نسبت به هویت و فرهنگ ملی می انجامد بلکه به تقویت و جایگزینی فرهنگ مهاجم که در حال حاضر فرهنگ غربیست می انجامد. شاید این اتفاق اگر برای نسل جوان در یوگسلاوی، بلژیک و یا حتی جنوب شرق آسیا بیفتد مساله مهمی نباشد چرا که این فرهنگ مهاجم به فرهنگ بومی آنها نزدیک بوده و چیز زیادی از دست نمیدهند، ولی ادامه این روند برای فرهنگ بومی ما به فاجعه شبیه است. آنچه مسلم است چه بخواهیم و یا نه جهانی شدن در حال رخ دادن است، اما آنچه در این جهانی شدن به ضرر ماست این است که فرهنگ دینی و ملی غنی ما به هیچ وجه امکانات فرهنگ مهاجم را حتی در داخل کشور ندارد. و اشتباه نیز از خود ماست. کاش این را باور کنیم و تا دیر نشده کاری کنیم.