مردم ایران دیگه مثل مریضی شدند که بیماری صعب العلاجی داره
دکتر بهش میگه می تونم عمل کنم ولی احتمال زنده موندنت ضعیفه
بیمار هم حاضر میشه همینطور با درد خودش بسازه
مردم ما هم الان اکثرا نا امیدند و امروز را فردا می کنند
بی نظمی
یعنی نمیدونی چه مسیری رو بری تا کسی حقت رو نخوره و زیر پا نگذاره .واگه خورد چه مسیری رو بری تا حقت رو بگیری .!هر کاری میخوای کنی هزارتا کلاه بردار در کمینند! امیدیم به قانون و نظارتش نبند .که برای یک چیز جزعی مدتها باید بری دادگاه شاید بتونی حقت رو بگیری .وقت اصلا معنی نداره. کسی برای اشتباهش معضرت خواهی نمیکونه چه برسه جبران! کار پیدا کردن پارتی بازی ،وآشنا! خونهرخریدن خون دل وهزارتا کلا بردار .ساخت و ساز! اصلا امیدی به نظارت شهرداری و مهندس ناظر نبند. هرکس طبق وجدان خودش میسازه! وجدان بساز بفروشها پول هست! ؟یعنی ارزان بساز گران بفروش .وقت شناسی اصلا در فرهنگ لغت دنبالش نگرد
مهمترین مشکل این روزهای ما مردم تیره روز: فقر-بیچارگی-بیکاری_درماندگی_ انواع واقسام بیماریها و سرطانها_ اسیر دادگاه ها و بیمارستانها و کلانتریها-انواع واقسام اعتیاد ها-فحشا-فساد- زیر خط فقر بودن اکثریت جا...بازم هست بگم یا کافیه؟
پاسخ ها
میثم
||
۱۳:۱۰ - ۱۳۹۴/۰۸/۱۸
"درماندگی" واقعا درست گفتی. آدم هاج و واج و درمونده می مونه چیکار کنه.
به نظرم مهم ترین مشکل در حال حاضر زندانی با دیوارهای نامرئی که برای خودمون درست کردیم. موج بسیار زیاد مسائل ناامید کننده که باعث میشه همه ناخود آگاه افسرده و ناراضی باشند. اصلن منظورم این نیست که همه چیز عالیٍ و ما الکی ناراضی هستیم، بلکه با فرستادن امواج منفی برای خودمون، اقوامون، دوستامون و ... باعث سرخوردگی میشیم. اینکه امید داشته باشیم و انرژِی مثبت باعث حس شادی تو جامعه میشه که شاید توانایی غلبه بر خیلی مشکلات رو داشته باشه. با انرژی منفی لذت شاد بودن رو از خودمون میگیریم و بقیه رو هم از این لذت محروم می کنیم. این حس منفی به جامعه ، تشتج، دعوا، درگیری، حسرت نداشته ها، دزدی و خیلی چیزهای دیگر رو باعث میشه.
پاسخ ها
ناشناس
||
۱۳:۳۲ - ۱۳۹۴/۰۸/۱۸
مثل این می مونه که تو برهوت بی انتها با فاصله هزار کیلومتری از آبادی به این امید داشته باشی که از تشنگی و گرسنگی نجات پیدا می کنی