نبود مدير دلسوز
نبود اميد به آينده
وجود مديران نالايق و فرصت طلب
فرار روشنفكران و ثروتمندان به ممالك ديگر
ترس از هرج و مرج
...................
............
مهمترین فقط فرهنگ
چرا؟
چون وقتی فرهنگ استفاده از پول نداشته باشیم
وقتی فرهنگ استفاده از لوازم ارتباطی نداشته باشیم
و......
هر کدامش باعث یک ناهنجاری در جامعه میشه
اگر فرهنگ مصرف درست بشه حتی در اشتغال هم تاثیر میذاره(با خرید کالای با کیفیت مناسب ایرانی- نه لوکس)
اینکه شرایط اولیه حیات در جامعه برقرار نیست و فقط زنده ایم و دیگر زندگی نمی کنیم، و مسئولین هم انگار نه انگار. دیروز از پل عابر هفت تیر داشتم رد میشدم یه دختر 11 یا 12 ساله به سمتم اومد که بهم فال بفروشه ، اینقدر لباسهاش تر و تمیز و قشنگ بود که انگار از مهمونی اومده ، چشمهای رنگی ملتمسش رو فراموش نمی کنم ، به سرعت از کنارش رد شدم و تا میدون ولیعصر که مسیر بعدیم بود اشک می ریختم.
بیکاری و امنیت شغلی در اولویته. بعد از آن مسکن و ازدواج و فرهنگ پرنوسانمون که بین مدرنیته و سنت درگیره و هر جا که به نفعمون باشه از سنت و در جای دیگه از مدرنیته استفاده میکنیم. مشکل بعدی خودمونیم که افکار و آموخته های غلطمون را اصلاح نمیکنیم برای مثال تو مصرف گرایی و تجملات...
بزرگترین مشکلات من عبارتند از مسکن، ترافیک وحشتناک سنگین، آلودگی هوا، بی فرهنگی عمومی، خودروی به درد نخور، درآمد کم و نامتناسب با وضعیت توانمندیها و تحصیلات نسبت به مخارج سرسام آور، نداشتن امید به آینده خود و مملکت، دغدغه نابودی محیط زیست کشور و چیزهای ساده ای از این دست...
ازدواج
تهاجم فرهنگی