وحیدشهرری
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۵:۵۲ - ۱۳۹۴/۰۸/۰۵
دیروز پدر من ازماشین پیاده میشه گوشیش زنگ میخوره به محضی که گوشی روجواب میده دونفرموتورسوار گوشیشوازش میزنن به این راحتی این موضوع چندوقت پیش برابرادرم اتفاق افتاده ولی جوری دیگه توکوچه خلوت خفتش کردن کلانتری رفته.......
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۶:۲۰ - ۱۳۹۴/۰۸/۰۵
وقتی که فقر باشد همین میشود اینارو باید به دلواپسان گفت. که ببینینند مرد م به چه روزی افتادن باید به دلواپسان گفت اینجا هم گریه میکنید به حال مردم ..
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۶:۲۰ - ۱۳۹۴/۰۸/۰۵
هرکس با چنین صحنه مواجه شد فوری به 110 زنگ بزنه و در خواست کمک بکنه
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۶:۳۱ - ۱۳۹۴/۰۸/۰۵
یک روی دیگر این معضل ، بیکاری جوانان کشورمان است . مسئولین باید به فکر اشتغال و وضعبت اقتصادی مردم بکنند . در غیر اینصورت هیچ کس در امنیت نخواهد بود و هر روز شاهد این جور دزدیها خواهیم بود و زندان و اعدام هم جلوی این دزدیها را نخواهد گرفت .
نادر
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۶:۵۲ - ۱۳۹۴/۰۸/۰۵
روز شنبه25/7/94 درست مشابه همین حادثه برایم رخ داد.مکان:اتوبان تهران کرج قبل از خروجی آزادگان(جنوب) دو نفر از سکوی عابر پیاده به داخل اتوبان امدند و یکی از آنها خود را به بدنه راست ماشین زد به گونه ای که آینه بغل راست را با اصابت دست لق کرده من ابتدا از موضوع با دید اغماض گذشت کردم. اما دقایقی بعد آنها سه نفره سوار بر پژو206 هاچ بک جلوی ماشینم سبز شده و دستور توقف دادند و یکی از آنها داخل ماشینم آمد ونشست و گفت حاجی دستم شکسته باید یک ماه خرج بیمارستان را بدهی!گفتم بریم بیمارستان ابتدا گفت بریم بعد گفت خرج 15روز را خودم میدم 15 روز را شما بده. دیگه وقتت را نمیگیرم همین جوری رضایت میدم دیگه شکایت نمیکیم. گفتم پول نقد چندانی ندارم اما شماره کارت بانکی ات را بده تا پرداخت کنم. گفت نه الآن بریم عابر بانک پول برداشت کن بده به من. رفتیم از کارت بانکی که زیر 200000تومان موجودی داشت برداشت کردم و به او دادم. بعد گفت شما برو من هم میرم. جوان و شیک پوش بودند. خدا قبول کند!!
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۷:۰۱ - ۱۳۹۴/۰۸/۰۵
باسلام
سال قبل عین همین اتفاق برای برادرم در انتهای اتوبان همت رخ داده بود.
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۷:۲۲ - ۱۳۹۴/۰۸/۰۵
برای من هم در ورودی دیباجی جنوبی به صدر اتفاق افتاد و جالب اینکه آن فرد را یک ماشین پراید بدنبال من آورد و بقیه ماجرا...