حالا دیالوگ ما: بابا من خسته شدم ماشین می خوام!
بابا: چی؟
من: هیچی بابا غذاتو بخور!!!
بابام زیر لب: چه غلطا...بچه من به سن تو بودم کارگری می کردم پیاده از این ور تهرون می رفتم اونور.
من: بابا شوخی کردم خواستم ببینم چی می گی؟
بابا (در حالیکه قاشقش را به سمت من پرت می کند): پدر سوخته مگه من با تو شوخی دارم....
!!!
پاسخ ها
ناشناس
||
۱۶:۱۲ - ۱۳۹۴/۰۵/۱۳
یه استارآپ دارم... با یک ماه پول تو جیبی ایشون من میتونم چند نفر رو سر کار بیارم...
فرید
|
|
۱۴:۳۳ - ۱۳۹۴/۰۵/۱۲
15
77
پاسخ
خب حالا که چی همه جای دنیا پولدار هست
حالا این بنده خدا هم پولدار هست خرج کنه لذتش ببره یک جوری میگین انگار جرم کرده
سعيد
|
|
۱۴:۳۳ - ۱۳۹۴/۰۵/۱۲
1
34
پاسخ
مطمئني سر كار نذاشتت؟!!!
ناشناس
|
|
۱۴:۳۵ - ۱۳۹۴/۰۵/۱۲
5
26
پاسخ
چرا این مطلب را گذاشتی من کارمندم دو ماهه قسط ام عقب افتاده مقصر کیه منم دولته مجلسه
محمود
|
|
۱۴:۳۶ - ۱۳۹۴/۰۵/۱۲
6
38
پاسخ
تکراری بود ولی بازم تا تهش خوندم ،راستی منظورت از زندگی تکراری چی بود پول و روزمرگی یه جا حمع نمیشن.
دل آرام
|
|
۱۴:۳۸ - ۱۳۹۴/۰۵/۱۲
8
24
پاسخ
منيريه محله قديمي و با اصالتيه. من عاشق منيريه هستم
ناشناس
|
|
۱۴:۴۰ - ۱۳۹۴/۰۵/۱۲
7
117
پاسخ
خوب چه ایرادی داره که ایشون از پدرش پول میگیره؟؟ خداوند به کسب و کار ایشان به هر دلیلی برکت داده و ایشان متمول است و می تواند برای فرزندش خودرو ایمن و گرانقیمت بخرد و نیازهایش را برآورده کند. من هم هر چه در توان داشته باشم برای فرزندم انجام می دهم. همه همینطور هستند. سیستم اجتماعی می بایست از طریق دریافت مالیات از کالاهای لوکس به افراد مستحق کمک دولتی کمک کند. همین آقا با خرید یک خودرو 400 ملیونی (حدوده) بیش از 200 ملیو تومان مالیات و عوارض به دولت پرداخته است. حالا دولت باید پاسخگو باشد که این عدد و رقمها را چگونه هزینه می کند. خدا کند روزی برسد که همه بچه ها از حد اقلها برخوردار باشند و بیشترین تعداد متمولین را داشته باشیم. اگر هر جوانی بتواند دسته کم یک خودرو سمند سوار شود آنوقت دیگر هیچ ایرادی ندارد که بعضی ها خودرو های گران قیمت زیر پایشان باشد.
ناشناس
|
|
۱۴:۴۰ - ۱۳۹۴/۰۵/۱۲
5
36
پاسخ
خوش بحالت دست راستت بیا روشونه ی ما ۲۵۰هزارتومان پول جیبی میدیم به پسر ۲۲سالمان کلی منت روسرش هم میگذاریم
ناشناس
|
|
۱۴:۴۵ - ۱۳۹۴/۰۵/۱۲
2
31
پاسخ
خب حالا که چی؟ یه مصاحبه هم با بابا و مامانش میکردید. واقعا چه چیز مثبتی توی این گزارش و مصاحبه بود؟
ناشناس
|
|
۱۴:۴۷ - ۱۳۹۴/۰۵/۱۲
2
53
پاسخ
منم یه بار به بابام گفتم بابا من ماشین میخوام اونم دست کرد تو جیبش و یه دوتومنی داد گفت برو دو تا نون بگیر
بابا: چی؟
من: هیچی بابا غذاتو بخور!!!
بابام زیر لب: چه غلطا...بچه من به سن تو بودم کارگری می کردم پیاده از این ور تهرون می رفتم اونور.
من: بابا شوخی کردم خواستم ببینم چی می گی؟
بابا (در حالیکه قاشقش را به سمت من پرت می کند): پدر سوخته مگه من با تو شوخی دارم....
!!!