دلم واسه بازیهای توی کوچه واقعاً تنگ شده.گل کوچیک با دروازه هایی که با هزار زحمت پولشو جمع کردیم و با دستای خودمو تور براش درست کردیم. واسه والیبال و نخی که بعنوان تور ازش استفاده میکردیم.واسه همه بچه هایی که کافی بود صدای توپ بازی بقیه رو بشنون و دوون دوون از خونه بزنن بیرون در حالی که کفشای کتونیشون دستشون بود. کجایی صفای کوچه های دهه شصت!؟؟................
یه وقتایی دوست دارم چشمم رو ببندم و برم تو اون دنیای بچگی ..... فکر کردن به اون روزا خیلی حال آدم را خوب میکنه
برای بچه های امروز که واقعا چیزی از کودکی و لذتهای اون دوران نمی فهمند جدی باید تاسف خورد......
سلام
باید پذیرفت که زمانه تغییر کرده و نمی شود توقع داشت با وجود امکانات و فناوری های جذاب امروزی، بچه ها پابرهنه به دنبال توپ پلاستیکی بدوند...!
به جای پافشاری روی تفکرات و شیوه های قدیمی، سبک زندگی مناسب این روزها را بسازیم...
به امید پیشرفت ایران عزیزمان
یاحق
:)
چند روز پیش پنج تا بچه با خانواده هایشان مهمان در باغی در دماوند بودیم هر پنج تاشون تبلت و موبایل دستشون بود و اصلا بیرون نمیرفتن تا بازی کنند وقتی بهشون اعتراض کردیم میگفتم بیریم بیرون چی بازی کنمیم یعنی حتی بلد نبودن با هم بازی کنند یادش بخیر بچه که بودیم از صبح میرفتیم بیرون بازی میکردیم ظهر میومدیم خونه نهار میخوردیم تابستونا رنگ پوستم تغییر میکردد از بس تو افتاب بودم