در این مورد باید اضافه کرد که ترس از آبروریزی نیز یکی از دیگر شرایط این وضعیت می باشد که چون زنان به دلیل اینکه همیشه مظلوم به نظر می آیند هیچ اهمیتی به آبروداری در خانواده نمی کنند ولی مردان حاضرند کتک بخورد ولی برای حفظ آبرو دم نزنند.
متاسفم که برخی از زنان (تا حدود زیادی) جنبه به اصطلاح استقلال مالی را ندارند
من با همسرم مشکل اهانت و زد و خورد ندارم اما دایما به مشکل شکنجه روحی از جانب او به دلایلی مانند ارتباطات شخصی و برون خانوادگی او مانند ارتباطش با همکاران مرد و عادی جلوه دادن آنها، بی خیالی در روابط زناشویی، بی توجهی به خواسته های من و... رو برو هستم. به عبارتی شکنجه سفید. آیا میتوانم به پزشکی قانونی مراجعه کنم؟
پاسخ ها
علی
||
۱۱:۴۲ - ۱۳۹۴/۰۴/۱۰
خوب برادر من اینها که گفتی ، اون زن به چه دردت می خوره؟؟؟؟؟ با چه خصوصیت اون کنار میای؟؟؟کمی یاد بگیر خودت باشی و کارهای مورد علاقه ات را انجام بدی.مرگ یک بار شیون یک بار.
ای کاش زنهای جامعه ما حضرت فاطمه را الگوی خود می کردند ،نه فقط صرف تبلیغاتی که از رادیو تلویزیون شنیده ایم، بلکه اگر واقع گرایانه به موضوع نگاه کنیم ، هم خود زن با آرامش از زندگی لذت بیشتری خواهد برد ، هم همسرش را آرامش بیشتری می دهد.زنان متاسفانه باید متوجه شوند که زن با مرد تفاوت دارد و باید برای شوهرانشان زن باشند نه مرد!!
ببخشید نویسنده گرامی این موضوع چیز تازه نیست که می فرماید به تازگی این موضوع رواج پیدا کرده بر خلاف تصور عمومی جنس زن یک جنس خشن است و بر عکس جنس مرد یک جنس لطف هست اما از انجای که ما فقط ظاهر بین هستیم ظاهر مرد و زن را نگاه می کنیم به همین خاطر این اشتباه بزرگ را مرتکب می شوید خوشنت همیشه در میان زن به شدت رواج دارد چه خوشنت علیه بچه ها و چه علیه مرد اما چون ابزار خوشنت زن اثر کمتری می گذار دیده نمی شود و یا اینکه بدن مرد چوری نیست که میزان اسیب ها را نشان دهد از طرف دیگر بیشتر مرد بخاطر مسائل مختلف فرهنگی علیه این خوشنت ها شکایت نمی کنند و رسانه ها با هجمه تبلغ علیه مرد و در راستای زن سالاری مانع از دیده شدن خوشنت علیه مرد ها هستن. همان گونه که روزانه هزارا مورد تجاوز جنسی توسط زن ها علیه مرد ها صورت می گیرد اما نبود قانون مناسب و دید اشتباه اجتماعی مانع از این شده که مردم متوجه این فاجعه بزرگ و ضریه ها روحی غیر قابل جبران ان به مرد شوند امروز با رشد زن سالار تجاوز های جنسی به جنس مرد هزاران برابر بیشتر و از نظر عموم کمتر به چشم می اید....
مرد اگه مرد باشه و از مرز ویژگی های مردانه اش عبور نکند (مانند زیر ابرو بر داشتنو ،هرز نپریدن تو بیرون از خونه ،و... )با وجود استقلال مالی زنش هم مهربانه و حامی و پشتیبان خانوادش و هم به جاش می تونه جبروتشو نشون بده(نه کتک زدن). البته اشکال کار در خود مرداس که از کالبد مردانه خودشان بیرون اومدن . مرد اگه نیم کیلو هم باشه اما ویژگی های مردانه اش باهاش باشه تو زندگیش مشکلش حداقله.
پدرم همیشه مورد ازار جسمی و روحی از طرف مادرم بود. جرات نداشت جیک بزند. همیشه چنان با غیظ و غضب با او برخورد می کرد که تنها راهش سکوت بود . اخرش هم دق کرد. ۱۰ سال از فوتش می گذرد ولی مادرم هنوز سرحال و قبراق است با اینکه ۷۵ سالش شده. الان هم این رفتار خشونت امیزش را با پسرانش از جمله خود من دارد. هر وقت اراده کند چنان خردمان می کند که تنها راهمان سکوت است و بی اعتنایی. عقده عجیبی نسبت به جنس مرد دارد.
ماجرا عمیق تر و دهشت بار از این حرفهاست این گزارش خوب باید بیشتر باز شود کافی است امار مردانی که به دست زنانشان که با همدستی مرد دیگر به قتل رسیده اند و در زندان های کشور در انتظار محاکمه هستند را اعلام کنید خواهید دید مردانی که به دست زنانشان کشته شده اند 80 برابر زنانی هستند که به دست مردانشان کشته شده اند. آنقدر در کشور بازار فمنیستی داغ است که خشونت علیه مردان توسط زنان که برخی از انها از اختلالات روانی رنج می برند دیده نمی شود!
پاسخ ها
ناشناس
||
۱۰:۰۴ - ۱۳۹۴/۰۴/۱۰
با سلام جناب سهند ، طبق متن و طبق آمار از 45555نفر قربانی خشونت تنها 1348 نفر مرد بوده اند یعنی حدود 3 درصد . شما این آمار 80 درصد را از کجا آوردی ؟.البته این نشان می دهد مردان همه جا پشتیبان همدیگرند و به این موارد حساس هستند .اما حتی اگر خواهر یا اقوام خودشان بارها مورد آزار و خشونت از سوی همسرانشان قرار گیرند فقط کمی ناراحت می شوند و می گویند اشکالی ندارد مرد است دیگر عصبانی شده ، ببخشیدش! به نظر من ما باید حقوق هر انسانی را بدون در نظر گرفتن جنسیت به رسمیت بشناسیم .و به هم احترام بگذاریم .بدانیم فردایی هست که باید پاسخگوی اعمالمان باشیم .چه مرد چه زن!
ناشناس
||
۱۱:۱۶ - ۱۳۹۴/۰۴/۱۰
10:04
شما خودت این آمار رو از کجا آوردی؟
معلومه جنبش های مظلوم نمایی زنان پرخاشگر همه جا فعاله
من خودم در یک شرکت خصوصی شاغل بودم ، تمام همکارانم زن بودند ، پدرم را دراوردند ، پوستم را کندند ، آن قدر تحقیرم کردند و چوب لاچرخم گذاشتند که حاضر شدم حقوق دوماهم را بدهم و از شرکت بیایم بیرون
زنها وقتی یک جا جمع می شن حتی به دروغ میگن و از شوهر هاشون تعریف می کنن بعد تحت تاثیر این حرفها می رن تو مقایسه شوهر خودشون با بقیه بعد به جای حل مشکلات می افتن به جون مرد حالا یک سری مردها به خاطر آبرو و بچه هاشون تحمل می کنن یک سری هم نمی تونن تحمل کنن نویسنده محترم این مقاله الان وضع برگشته آمار مردهای مورد آزار و اذیت خیلی بیشتر اما دستشون به جای بند نیست
متاسفم که برخی از زنان (تا حدود زیادی) جنبه به اصطلاح استقلال مالی را ندارند