اول باید خارهاش در می آورد بعد می خورد، نه اينکه می خورد بعد خارهاش در می آمد! یه جابجایی رخ داده. البته می توانست یک دانه خار را بخوره ببینه از عهدش بر می آد بعدا تصمیم می گرفت. يا اينکه پوستش را می کند بعدا می خورد. يا آتيش میداد تا خارهاش بسوزه و خودش بپزه بعدا می خورد.