همیشه وقتی بیمار میمیره میگن که علت مرگ به خاطر فلان عارضه یا بیماری نادری بوده که این بیمار داشته و کادر پزشکی اطلاع نداشتن . خب مگه این پزشکها نیستن که باید بیمار رو چکاپ کنن تا مشکلی حتی یک درصد هم پیش نیاد . برین ببینین برخورد کادر پزشکی بیمارستان های کشورهای دیگه چجوریه ربطی هم به تجهیزات نداره فقط مسئولیتپذیری در قبال جان یک انسان که خودشو در اختیار پزشکها قرار داده

من پزشک نیستم .، و اشتباهات اونارو باید جواب بدن و مثل بقیه مردم پای وظایفشون مسیوولیت هم داشته باشند . ولی اینقد پزشکان نکوبید بی انصافی نکنیم . ما صد بار می ریم دکتر نتیجه می گیرم . ممکنه یه بار نگیریم سیاست مدارایی تو این مملکت هستند که تا مرز کشتن 60 ملیون انسان از کرسی رفتن ، اینقد بازخواست نشدن

وزارت محترم بهداشت بیمارستانها را مجبور نموده که باید زایمان طبیعی انجام

شود.درغیر اینصورت بیمارستان امتیاز منفی میگیرد.این هم سرانجام اجبار به

پزشک و بیمارستان که بیمار بیچاره باید تاوان ان را بدهد.

وزیر بهداشت کجایییی

فقط اعدام قاصرین این موضوع هر چه سریعتر

ضمن عرض تسلیت به این پدر و فرزند، باید عرض کنم که جهت رسیدگی به این پرونده ی قتل، این پدر میتونه با درخواست اعسار در اولین جلسه دادگاه پرونده رو به حرکت بندازه و نگران هزینه دادرسی نباشه...وهمچنین میتونه تمامی ضرر و زیانهای وارده رو از این موجودات که فقط فکر پول هستند و شرافت و کرامت انسانی براشون اهمیت نداره دریافت کنه.زنده باد مهران مدیری

همیشه در حاشیه ...

واقعا شرم آوره
برای ما هم پیش اومده ، دنبال یک داروی بسیار حساس بودیم که تنها بهداشت مرکزی اون رو داشت و اگه پیداش نمی کردیم ظرف 2 روز به مرور بیمارمون بیناییش رو به کل از دست میداد .
به بهداشت مرکزی رجوع کردیم و گفتن آقایان در جلسه تشریف دارن ، جالب اینجاست که بعد از نیم ساعت ما منتظر چرندیات منشی نمانده و با زور وارد اتاق رئیس شدیم که آقایان صبحانه خود را در منزل میل نکرده هر روز صبحانه خود را در اداره و با عنوان جلسه صرف مینمایند حال آنکه ، مراجعان بیچاره پشت در منتظر اتمام جلسات ایشان هستند ....

همیشه دکترا و مسولین رده بالا حق دارن بقیه مردم کشک اند

منم دوبار زایمان روتجربه کردم وهر دو بار توبیمارستان نیمه دولتی، خصوصی اولین زایمان که طبیعی بود ولی علی رغم حضور به موقع در بیمارستان ماما ها با تزریق آمپول خواب آور سعی در عقب انداختن فرایند زایمان داشتند تا به شیفت بعد موکول شود که موجب به خطر افتادن جان فرزندم بود وضربان قلبش منقطع میشد و پزشک متخصص شیفت صبح وقتی از موضوع خبر دارشد ماماهارو توبیخ کرد وجنجالی بپا شد وسر زایمان دوم ۵ روز تمام درد زایمان داشتم ولی بدلیل عفونت جفت نمیشد وکسی از ۴ بیمارستانی که مراجعه کردم مسیولیت رو قبول نمیکردن وماجرار رو هم به خودم نمیگفتن وفقط ذکر میکردن زایمان باید طبیعی باشه تا وقتی که خودم اصرار کردم وبستری شدم با مکافات زایمان انجام شد ولی مامای موردنظر تا وضعیت جفت رو دید ترسید وحدود۲۰ دقیقه تا۳۰ دقیقه منتظر پزشک متخصص بودم تا بیاد وجفت رو دربیاره البته که بی سرو صدا اتاق عمل رو حاضر کردن اگه پزشک متخصص حاضر بود نه جون بچم تو خطر بود نه خودم روزها درد میکشیدم والانم از عوارض اون زایمان رنج میبردم