در یک صنعت فولاد در شهر .............. آگهی استخدام کارگر ساده، تاکید میکنم کارگر ساده، داده بود. برادرم که دیپلم داره و بیکار بود می خواست برای جذب اقدام بکنه. منم همراهش رفتم... خدا شاهده، نگهبان دم در فقط اونایی رو راه میداد که معرف داشتن. یعنی همون دم در از ما پرسید معرفتون کیه، ما هم گفتیم کسی نیست، طبق آگهی تون اومدیم. فلانی هستیم، اهل همین جاییم، اینم شناسنامه و مدارک شناسایی و مدرک تحصیلی و غیره... گفت آقا نمیشه، فقط کسایی که معرف دارن می تونن برن داخل. .........................................
من مهندس برقم سه ساله شاغلم و از شغل هایی که داشتم راضی نبودم و تو این سه سال دنبال کار می گردم
تجربه من اینه
پارتی مساوی شغله خوبه
تمام راههای دیگه شغل یابی به شغلی موقت ختم میشه.
آقا ما کار نمیخوایم ، یه کم سرمایه داشتیم بردیم تو بورس همینم خوردن، من با زحمت خودم یه گوشه یه حقوق بخور و نمیری جمع و جور کردم و بردم تو بورس تا بتونم با اون کسب در آمد کنم ، سهام 1200 تومنی رو یه سال بسته نگه داشتم ، یه سال خواب پول داشتم حالا هم رو 500 تومن بازش کردن، من برم به کی بگم ؟
هر چی داشتمو نابود کردن، من چند سال دیگه برم با حقوق اداره کار ، یه جایی کار کنم تا دوباره سرمایه جمع کنم
شما جیب ما رو نزن کار پیشکش
من خودم کارمند یکی از سازمانهای دولتی بودم فعلا بازنشسته هستم چند سال اخرتمام استخدام ها براساس رابطه بود خدا میداند عین حقیقت است ریس ان سازمان بااستفاده ازنفوذی که درسایر دستگاهها داشت موفق شد فرزندان خود راکه تحصیلات چندانی نداشتند به استخدام دراورد افسوس که جایی برای رسیدگی نیست وچقدر حق صاحبان حق تضیع میشود
من دو سال پیش در یکی از فرمانداری ها شهرستان ها یک سال مشغول به کار بودم.اکثریت بدون آزمون و با رابطه نماینده مجلس و شوراری شهر وارد شده بودند.الانم تقریبا هستن