اين مقاله مثال كاملي از سفسطه مصادره به مطلوبه. يعني نويسنده از ربط دادن مسائل نامربوط به هم سعي كرده نتيجه مطلوب خودش رو بگيره.
حتي بزرگترين و قوي ترين حيوانات در برابر انسانها شانسي در دفاع از خودشون ندارن. بنابراين انسانهاي متمدن فهميدن كه بايد در برابر انسانهاي غير متمدن از اين زبان بسته ها دفاع كنن.
كجاي اين دفاع جو زدگي بود؟ مگر ذات زندگي از موجودي به موجود ديگه فرق مي كنه؟ اشكال اينكه يك نفر تابلو بگيره دستش و صداي موجودات زبان بسته باشه چيه؟
سگ آفريده شدن جرمه؟ يعني خدا موجوداتي رو توسط ذات اقدس خودش آفريده كه موجودات ديگه ش بدون دليل و با بي شرمانه ترين روشها حق حيات رو ازش بگيرن؟

ای کسانی که با کشت سگ مخالف هستید

پس چرا با کشتن موشهای شهر تهران مخالفتی نمکنید !!

اگر واقعن دلسوز حقوق حیوانات هستید جلو شهرداری تجمع کنید و توقف قتل عام موشهای بی گناه فریاد بزنید!!!!

جامعت دروغ گو

میگن آدمو سگ بگیره ولی جو نگیره !

عجب مقاله ی پر طول و تفصیلی نوشتی نویسنده عزیز. بحث جوگیری نیست آقای نویسنده.موضوع کشته شدن غیر انسانیه چند تا سگه. اگه مستحضر نیستین خدمتتون عرض کنم کسی برای سوسک و موش اینجوری اعتراض نمیکنه.چون تو درجه بندی حیوانات برای کارای آزمایشگاهی سگ قبل از میمون با ارزش ترین موجود محسوب میشه. واگر یک کار آزمایشگاهی انجام دادی و از سگ استفاده کردی در حالی که همون کارو میتونستی رو موش انجام بدی اون ور آب یقتو میگیرن که به چه حقی همچین خطایی کردی.

این جماعت معترض بعد از تجمع و دلسوزیهاشون ظهر میرن رستوران و کباب بره و جوجه و میگو میزنن توپ! بعد که رسیدن خونه یه پیف پاف میزنن تا مگس و پشه ها مزاحم خواب راحتشون نشن!
کاش گوسفندا و مگس و پشه ها و . . . مورد حمایت اینا قرار میگرفتن!

مردم به تجمع نیاز دارن !!!
یه جای که دردشون یکی باشه
یه جای که بتونن درد دل کنند.
یک جای که بتونند فریاد بزنند.
اینها همش بهانه است بهانه
کاش شهرداری یه فکری هم به حال و روان مردم میکرد.

تحليل بسيار ضعيف و آبكي بود. كشتن سيستماتيك هر موجود زنده اي يك جنايت محسوب مي شود.