ببین چقد محکم زده که صورتش خورده به میز و انقدر محکم بوده که بینیش شکسته !
برین چک کنین ببینین طفلکی ضربه مغزی نشده باشه!

اين يك مورد حالا رسانه اي شده همه فكر مي كنند يك مورده در حاليكه من خودم در مدرسه ابتدايي پسرانه در تبريز شاهد بودم معلم اول ابتدايي سيلي محكمي در گوش بچه 6 يا 7 ساله زد و فحش هاي ناجوري به بچه ها مي داد وقتي با مدير مدرسه صحبت كرديم گفت من شرايط آن خانم معلم را مي دانم ولي كاري از دستم بر نمي آيد من مجبور شدم 2 ماه از سال گذشته بود بچه ام را به مدرسه غير انتفاعي بردم.

بدتر از تنبیه بدنی سعی میکنند دروغ هم به بچه یاد بدهند

خیلی جالبه منت گذاشتن که هزینه ترمیم بینی بچه بدبخت را میدهند پس هزینه اینهمه درد و رنج و تحقیر نیما و پدر کارگرش چی میشه ؟

هرچند افراد متخلف در هر قشری هستند ولی سعی در تخریب چهره معلم کار معلوم الحال هایی هست که در پی سرکوب و خفه کردن صدای معلمند ولی اشتباه میکنید تاوان سنگینی بابت این بی توجهی ها خواهند داد

سایت تابناک نمیخواستم وقتتون رو بگیرم، ببخشید، ولی هر ضربه ای که به سر یا صورت میخورد ممکن است که مدتی بعد اثرش روی بیناییی یا موارد دیگر خودش را نشان دهد، چرا مسولین آموزشی نمیتوانند کنترل خشم داشته باشند؟ مگر جزو برنامه های آموزشی آنها این موارد روانشناختی نیست؟ با این کار آیا خشونت در جامعه در آینده توسط این دانش آموز یا دانش آموزان دیگر که این صحنه را توسط یک معلم نما دیده اند نباید در معابر عمومی بار دیگر سر هر مساله کوچکی مشاهده نمود؟!

این همه اختلاس و گرانی و بیکاری و .... شما هم به جای پرداختن به این مسایل چند صفحه را اختصاص دادید که خون از دماغ یه نفر آمده .

در صورتی که همه شرایط رعایت میشد آن شخص ( به اصطلاح معلم ) میبایست در گام اول خانواده را در جریان وضعیت اخلاقی دانش آموز قرار میدادند و در گام دوم در صورتی که موضوع برطرف نمیشد به مشاوری که از سوی آموزشگاه ، معتمد است معرفی میشد و در صورت عدم حصول هر نتیجه دانش آموز از سوی مدرسه اخراج میشدند
مگر سروصدای دانش آموز دائمی بوده؟
ضمناً اداره آموزش و پرورش مقصر میباشد که هر شخصی را از کوچه و خیابان استخدام میکند بدون اینکه ایشان از لحاظ روانی و اخلاقی مطالعه شده باشند
در صورتی که این حادثه منجر به مرگ یا نقص عضو می شد چه کسی پاسخگو بود؟
پس عدالت را رعایت کنیم و حق را به پدر دانش آموز بدهیم تا به حق قانونی خود برسد
ضمناً " کسیکه خربزه میخوره پای لرزش هم میشینه "
شخص خاطی در ابتدا که این حرفه را پذیرفتند میبایست یک دور نمایی از این شغل برای خود ترسیم مینمودند
پیشنهاد میکنم مابقی معلمهای قراردادی یا تازه واردها را جهت جلوگیری از بروز حوادث مشابه به یک مرکز مشاوره و روان شناختی معرفی شوند تا در آینده از اینگونه موارد نداشته باشیم

این معلم ها دوران کودکی ما را حرام کردند همیشه استرس و دل نگرانی برای ما کابوس درطول روز شده بود من خودم کارمندم ولی چیزی به نام آرامش روانی درمدرسه ندیدم همیشه برای ما مدرسه حکم پادگان راداشت همیشه باید موی سرمان از شماره ده بیشتر نمی شد متنفرم از اون دوران تاریکی واجبار

معلم ابتدایی ما تو شهرستان جلسه اول یه شلنگ آورد سر کلاس و همه رو تهدید کرد اینقدر بچه ها رو کتک می زد که دو نفر از مدرسه فرار کردن و سه نفرم ترک تحصیل کردند منم از درس متنفر بودم تا اینکه در دوره راهنمایی معلم عزیزی بنام آقای مالک شد معلم ادبیات ما و مشوق من برای درس خوندن و از اونجا بود که ورق برگشت. منی که هیچ علاقه ای به درس خواندن نداشتم با همین تشویقها شدم شاگرد اول شهرستان.
اون معلم با تنبیه زندگی چند نفر رو بنابودی کشوند و این معلم درسش زمزمه محبت بود و انسان ساز
هنوزم بهش احساس دین میکنم