ده ها مدل قرار داد داریم . پیمانی . رسمی . قراردادی . شرکتی . حجمی . ساعتی . .... هفت بیجار است در سازمان صدا وسیما

برخی از بازنشسته ها بدلیل پیشکسوتی و تجربه بالا خوب است نگه داشته شوند ولی کسانی که کیفیت کار بالایی ندارند بروند.

هر جا کم می آورند از کارمندان مایه می گذارند و فقط می خواهند اخراج کنند به جای تعدیل نیرو حقوق مدیران را کم کنید که به اندازه 10 نفر کارمند حقوق می گیرند. البته افراد بازنشسته هم دیگر باید به خانه هایشان بروند تا کی می خواهند کار کنند و دو برابر حقوق بگیرند، هم حقوق بازنشستگی و حقوق اشتغال مجدد.

حذف مراکز و ادغام شبکه ها می تواند اقدام مفیدی باشد ولی تعدیل نیرو باید به گونه ای باشد که جوانانی که منابع درآمدشان از صدا و سیماست متضرر نشوند که آقای سرافراز به خوبی این مساله را می دانند و دستور توقف تمدید حکم بازنشستگان را صادر کرده اند و همچنین مدیرانی که با رابطه به سطوح بالا رسیده اند باید شناسایی شده و در جایگاه واقعیشان از آنها استفاده شود و راه دیگر جلوگیری از همایش های پرهزینه و کم فایده صدا و سیماست و اینکه به هر برنامه بی محتوایی مجوز تولید داده نشود و فیلترهای بررسی محتوای آثار قوی و قوی تر گردد.

نویسنده کاملا به درستی به مشکل موجود در این سازمان غول پیکر از منظر ساختار و نیروی ستادی اشاره کرده است فقط سرافراز بیرون آمدن آقای سرافراز از این آزمون بزرگ می ماند که آیا ایشان در برابر فشارها در جهت عدم کاهش نیروی انسانی توان استقامت و انجام تعدیل نیرو را دارد یا خیر که آینده جواب آن را خواهد داد

حالا ببینم می تونید ما رو از نون خوردن بندازین!!!

تابی جان اطلاعات خوبی بود، ولی راستش رو بگو اطلاعات مالی به این دقیقی رو از کجا آوردی؟ خوب میدونی که وارد شدن به بحث صدا و سیما جرات میخواد و کار هر کسی نیست. ضمنأ تابی جان چرا زمان مهندس ضرغامی ازین حرفا نمی زدی؟

بعد حتما شما مي خواهيد جواب نيروهاي تعديل شده و خانواده هايشان را كه به خيل بيكاران كشور اضافه شده اند را بدهيد!!!

شما فقط در یک سمینار و همایش ببینید چند خبرنگار و دوربین از صدا و سیما حضور دارد. شبکه خبر، شبکه 1، شبکه دو، الکوثر، العالم، press TV..... سحر... در حالیکه به روش یورونیوز می شود همه اینها را با یک دوربین و خبرنگار و با ترجمه پوشش داد!

مطلب کاملا درستی گفته شده، در طی یک دهه اخیر مرتب ادارات کلی زاییده شدند که عملا نه نیازی به آنها بوده و نه اصولا دارای زیرمجموعه و ساختار لازم بودند. صرفا کسی به عنوان مدیرکل (در حد کار یک مدیر بسیار معمولی) رسیده و از حقوق آنچنانی و امکانات خودرویی و غیره بهره برده است. به قولی که می گوید: به اندازه این همه رئیس تعداد کافی کارمند نیست!
ضمنا نکته دوم بسیار حائز اهمیت موازی کاریست، مثلا در معاونت سیاسی در سال 78 باشگاه خبرنگاران جوان شکل گرفت تا محلی برای جذب و تشویق نیروهای جوان باشد ولی این باشگاه یک باره خود به غولی تبدیل شده و الان برای خودش بخش خبری و گروه تولید و خبرنگار و سایت و ... راه اندازی کرده و حجم قابل توجهی از بودجه را می بلعد در حالی که در کنار آن واحد مرکزی خبر و شبکه خبر هم وجود دارند و برای تولید خبر حقوق دریافت می کنند.