نفرمودین این خانم با اجازه چه کسی گوشی همسرشو کنترل کرده ...بنظر من هیچ زن وشوهری اجازه ورود به حریم شخصی فرد مقابل رو نداره ...تلفن همراه هم حریم خصوصی افراده ...
پاسخ ها
ماندانا
||
۱۶:۰۱ - ۱۳۹۳/۰۹/۰۶
در ازدواج تنها حریم خصوصی خود زن ومرد هست نه تلفن نه هیچ جای دیگه ای برای خصوصی باری وپنهان کاری نداریم
اگر دلم نیاسود از گناه تو بود
بله اگر همسری نتواند جایگاه اسایش و آرامش همسر خود و دور کردن دغدغه ها و فشارهای خارجی را برایش فراهم بیاورد انوقت او با یک فشار روجی دیگر از ناحیه همسر فعلی بدنبال یافتن محلی برای آرامش میگردد هیچوقت فکر نکنید همسری که به دنبال مثلا زن دوم است علاقه اش به زن اولش بدون تاثیر روحی براوست و چه بسا از این لحاظ بیشتر از همسرش در رنج و عذاب باشدولی چون نیاز به محل آرامش دارد و این نیاز تامین نگردیده بدنبال یافتن آن است در ایران بیشتر ازدواج های به ظاهر موفق طولانی بدلیل اجبار و نداشتن اختیار طلاق و مشکلات آن ادامه دارد در زندگی ایرانی جماعت کمتر آرامش و آسایش دیده میشود بخصوص در دوره گذر فعلی
سلام
این پاسخی که اینجا داده شده میتونه درست باشه ولی همیشه لزوما اینی نیست که طرف جواب داده .
بعضی مردها به دلایل مختلف مورد توجه و محبت زن ها قرار میگیرن . از جمله مرد های خوش اخلاق و جوانمرد . مرد های منطقی و فهمیده . و از همه بیشتر ، مرد هایی که توانایی درک زنها رو در حد بالایی داشته باشن و بتونن با زن ها خوب رفتار کنن .
خب حالا یک مرد مثلا به یکی از این دلایل میتونه مورد توجه تعدادی خانم قرار بگیره و اون خانم ها به دلایلی شماره موبایل طرف رو هم داشته باشن . مثلا استاد دانشگاهشون باشه ، همکار خیلی نزدیکشون باشه ، یا حتی فامیل باشه .
حالا اون خانم میاد و اعلام میکنه که من تو رو دوست دارم (که این رفتار از طرف دختر خانم های نوجوان و جوان بسیار بروز میکنه) ؛ مرد باید چی بگه ؟!!
باید بگه برو گم شو ؟!!
نه !
مرد ها معمولا در این موارد مدارا میکنن تا طرف آرام آرام قضیه رو بیخیال بشه . البته به شرطی که اون مرد خودش مرض نداشته باشه و نخواد که قصه رو کش بده و از این وضعیت لذت ببره .
من خودم توی دانشگاه با اینکه ازدواج کرده بودم ، یکی از همکلاسی هام از من خوشش اومده بود و چند بار توی حیاط من رو خفت کرد که خلاصه من تو رو دوست دارم . حلقه نامزدیم رو بهش نشون دادم و گفتم شرمنده ! خلاصه چند بار هم برام کادو آورد (البته واقعا ناقابل بودن ! :)) ) یه بار یه شاخه گل که بردمش خونه دادمش به خانومم و گفتم قصه اینه . خندیدیم و گل رفت توی گلدون و بعد هم خشک شد و بعد هم رفت سطل آشغال . یه بار هم برام یه بسته کلوچه از شمال آورد که باز بردم خونه و با خانومم چای خوردیم و خندیدیم و کلوچه ها رو با چای زدیم تو رگ !
چرا زن من به من مشکوک نشد ؟
چون مطمئن بود که دارم راست میگم ، و چون مطمئن بود که قضیه یک طرفه ست و من دنبال اون دختره نیستم و البته از همه مهمتر اینکه مطمئن بود از همه بیشتر دوستش دارم .
به همین ترتیب نمیشه تا اسمس یه زن رو توی گوشی یه مرد دیدیم ، فوری بگیم پس معلومه اینا با هم سر و سری دارن !!!
متاسفانه به دلیل نحوه ازدواجهای ما، گاهی پیش می آید که شخصی بعد از ازدواج عاشق کس دیگری می شود، لذا مشکل در درون ذهن آدمهاست و با تقویت ایمان و گوش دادن به ندای وجدان و تقویت احساسات و روابط عاطفی با همسر و توکل و یاری جستن از خدا می توان با این مشکل مقابله کرده و به تدریج بر آن غلبه کرد.
دلتون خوشه ها ، چه انتظاری از زنان امروزی دارید؟ زنان و دختران ایرانی ، همین که دخترند فخر عالمند و دیگر نیازی به مردان نمیبینند که بخواهند احساسات مردان را درک کنند. زنان امروزی فقط به فکر پول و جداییی از همسر برای رسیدن به آزادی بیشتر هستند. حتی تمکین هم نمیکنند چه برسد به اینکه مرد را درک کرده و یا احساسات مردان برایشان مهم باشد.
نكته مهم تو تحليل اين قضايا تو كشور ما اينه كه زن بايد محبت كنه. كوتاه بياد بدونه كي و چطور فداكاري كنه اما عكس اين قضيه صادق نيست دوستي دارم كه بخاطر شيمي درمانيش موهاش ريخته و تو اين شرايط كه بايد از طرف شوهرش حمايت بشه طرد ميشه و شوهرش ميگه تو رو نميخوام زشت شدي به نظر شما مردهاي اينجوري لايق فداكاري هستند?
همکار آقای من با وجودی که همسرش با فاصله ی چند متری از اتاق ما ،در بخش دیگری مشغول کار بود ولی از ابراز پیشنهادات بی شرمانه اش هیچ ابایی نداشت. من هم به ناچار خودم را از آن بخش منتقل کردم.و کلی مزایا را از دست دادم (از نظر حقوقی)با همسرش حرف زدم تا بلکه بیشتر روی شوهرش کنترل داشته باشد.ولی متاسفانه هنوز هم هنوز است می شنوم هربار یک افتضاح تازه بالا می آورد و تازه پست هم به او می دهند.
برخی مردان در ایران افسار گسیخته شدند.و هر روز هم بدتر می شوند.برخی نیازشان با بیش از یک زن است واین موضوعی نیست که رویش سرپوش بگذاریم یا به اون آقا بگوییم خودت را کنترل کن.به نظرم یک نوع بیماری است که باید درمان شود.