سلام . من حذ
رفاتونو خوندم . منم مثل این خانم شوهرم نه به خودش میرسه نه میزاره من به خودم برسم همش گیر میده . نه ماهواره داریم نه آدمای بی قیدی هستیم تازه منم چادریم . من متعجبم که چطور در مورد دیگران انقد راحت قضاوت میکنید . منم زمانی که میخواستم باشوهرم ازدواج کنم نه کور بودم نه از هول حلیم تو دیگ افتادم نه کم خواستگار داشتم . ولی شرایط شوهرمو سنجیدم دیدم اخلاقو خانواده و وضع مالی و ایمان و ... خیلی چیزها رو داشت بخاطر همین ازچیزایی که همیشه دلم میخواسته مثلا شوهرم جنتلمن باشه و اینا چشم پوشی کردم . گفتم قیافه و تیپ واسه من کارینمیکنه . خلاصه از اینا چشم پوشی کردم . ولی الان واقعا بعضی وقتا پشیمون میشم چون هیچ کس نمیتونه با آدمی که همیشه شلخته اس و هیچ وقت اتکلان نمیزنه و برا بیرون رفتنم آبرومو میبره و پیش،همه از تیپش خجالت میکشم . درسته این چیزا ظاهری ان ولی آدم تا ازدواج نکنه و نره زیر یه سقف نمیتونه بفهمه طرفش کیه . من خیلی مشکلات دیگه هم داشتم و دارم ولی چون بحثتون در مورد پوشش بود اینا رو گفتم . آدما تا قبل از عروسی خیلی خوب میتونن خودشونو جور دیگه نشون بده حتی تا یه مدت بعدش ولی به مرور میشن خود واقعی شون .