من هم چلوکبابی داشتم یک زن نیازمند وایساده بود جلوی در اونو دست خالی راه انداختم شاید فکر میکردم مستمند واقعی نیست به هر حال ازون زمان به بعد کارم از رونق افتاد و تا مرز ورشستگی رفتم چلوکبابی رو اجاره دادم
زمان قدیم آنقدرغذاارزان بودکه اکثرمردم وسعشون میرسیدپول بدن غذا بخوردندولی تعدادکمی هم بودندکه نداربودندواکثرجاهااینکارهارامیکردندومن خودم شاهدبودم البته به معتادهاکه تعداشان خیلی کمترازحالابودنمیدادندومحترمانه ردشان میکردند!
هفته پیش شیراز نانوایی سنگک، هر کس نان میخرید میتوانست باقی پول را یا بیشتر را در صندوق مخصوص بیندازد. نانوا در صورت مراجعه فقرا پول را از صندوق برمیداشت. رسم قهوه برای میز، یا دیوار، در برخی شهرهای اتریش و آلمان و اسپانیا مرسوم است. تجربه شخصی.
نكته اكثر كسانى را كه مى ببينى با بنز و ماشين هاى آخرين مدل توى صف نذرى مى ايستن همان فقرا و مستمدانى هستن كه به هزار يك دليل پول دار شدن ولى ذاتشان همان است. براى همين خاطر هم نسل حاج چلويي ها ديگر وجود ندارد و نخواهد داشت.
کم کم باید مردم قورباغه و خزه بخورن