تعطیل کردن هیچ پروژه وبرنامه ای صحیح نیست وپاک کردن صورت مساله است . در کشوری که راندمان استفاده از آب در تمام بخش ها اعم از شرب وبهداشت ، صنعت و کشاورزی کم تر از پنجاه در صد بوده و خانواده هائی هستند که در حد یک سوم متوسط مصرف سرانه ، آب مصرف می کنند ؛ چه نیازی به تعطیلی برخی فعالیت ها ست که تعطیلی آن ها خود عوارض خاموش و روشن دیگری را در پی خواهد داشت . در شرایطی که با مصرف یک متر مکعب آب در کشت هاتی گلخانه ای تا ده برابر محصول بیشتر می توان برداشت کرد ؛ در شرایطی که با الگوی پیشنهادی برای حوضه آبریز دریاچه ارومیه ضمن ثابت ماندن سطح زیر کشت وتولید ، با کاهش مصرف آب به میزان چهل درصد ارزش تولیدات به مقدار چهار برابر افزایش می یابد و در شرایطی که در صنعت سخن از17 بار تصفیه آب مطرح وعملی است سخن گفتن از نکاشت ، تعطیلی برخی فعالیت ها و برنامه ها به بهانه کمبود آب فرار از مسئولیت بوده و غیر قابل بخشش می باشد .

جلوگیری از کشت محصولات کشاورزی که مصرف زیاد آب دارند به امید صادرات این محصولات مثل سیب زمینی .باید هر محصول به اندازه نیاز و در مکان مناسب کشت بشه و این نیازمند یک برنامه مناسب و یک الگوی دقیق کشت است

بجای حمام کردن مثل مرغ تو خاک غلط بزنیم!!!امتحان کنید جالب

در ایران ابی که در سیستم انتقال به علت قدیمی بودن و پوسیدگی هدر میره خیلی بیشتر از این حرف هاست که بتوان از اون چشم پوشی کرد باید اول یه فکری به این مسئله کرد

چرا باید طرح های بسیار بسیار پر آب بر تولید کاشی و سرامیک و نیز طرح های فولادی که جزو طرح های صنعتی بسیار پر آب برهستند , در خشک ترین استان کشور - یزد - احداث شود؟
آیا صرفا انگیزه توسعه صنعتی و اشتغال زایی میتواند توجیه کاملی برای احداث یک پروژه صنعتی در یک استانی باشد؟
چرا در آمایش صنعتی کشور که اصل وجود و اجرای آن همیشه در کشور غایب بوده , موضوع تامین آب به عنوان یکی از مهمترین پارامتر های تصمیم گیری مورد نظر نبوده است/
چرا طرح های بسیار پر آب فولادی که مصرف آب فراوانی دارد باید در اصفهان شکل بگیرد تا آب ارزشمند زاینده روز را ببلعد؟
چرا این گونه طرحهای صنعتی که توان مصرف آب دریا را هم دارد در کنار سواحل (شمالی یا جنوبی ) شکل نگرفت و نمیگیرد؟
آب با کیفیت آشامیدنی و کشاورزی که در طرح های صنعتی بسیار آب بر در یزد و اصفهان احداث شده اند و می شوند میتوانستند از آب کم هزینه و بی کیفیت دریا استفاده کنند و میلیون ها متر مکعب آب که در این دو استان در طرح های صنعتی مصرف میشوند صرف شهر ها و کشاورزی شود و امنیت غذایی کشور را تامین کند و در ضمن آن طرح های صنعتی نیز که در لزوم وجود آنها شکی نیست در کنار سواحل شکل گیرد>؟
به عنوان مثال جالب است بدانید که طرح فولاد مبارکه در ابتدا باید دراستان هرمزگان احداث میشده و با رایزنی هایی این طرح به اصفهان منتقل می شود که هم ماده سنگ معدنی را باید به انجا حمل و نقل کنند و هم از آب ارزشمند آن منطقه استفاده کنند.

در حدود 90درصد مصرف اب تو بخش کشاورزیه.اگه کشاورزی رو اصولی کنند بسیار موثر خواهد بود

خشک کردن دریاچه ها و سد سازی های زیاد.

میانگین بارندگی در ایران یک سوم میانگین جهانی ست
میانگین مصرفمان دو برابر میانگین جهانی ست
یعنی ما 6 برابر دیگران به منابع ابی خودمان فشار می اوریم
. رئیس ابفای تهران گفته بودند که هزینه تصفیه اب تهران متر مکعبی 2500 تومان است در حالی که این اب متری 250 تومان به مردم فروخته می شود.
تهران هم بالاترین مصرف اب کشور رو دارد
معادل هر ثانیه 30 متر مکعب. دو برابر میانگین دبی رود کرج
راه اصلی گران کردن اب است. برای همه مردم و همه نهادها
حتا شهرداری ها
همه چیز باید واقعی شود تا یادمان بیاید کجا داریم زندگی می کنیم!

فقط تغيير مديريت
تغيير فكر و رويكرد

طرح بزرگ افزایش جمعیت اولین طرحی است که به خاطر کمبود آب می بایست متوقف شود چرا که تنها به ازای هر فرد سالانه بیش از یک تن مواد غذایی مصرف می شود که به ازای هر کیلو مواد غذایی حداقل 500 لیتر آب می بایست مصرف شود. بنابراین پر مصرف ترین طرح همین طرح افزایش جمعیت است.