سالها پیش
همسایه مادربزرگم بیمار شد و دو هفته توی بیمارستان بود. در انجا با خانم پرستاری ازدواج کرد و با داشتن دو فرزند و همسر با اون خانم ازدواج کرد. همسرش اولش از ان روز با او سرد شد. این اقا دو همسر در یک خانه دو طبقه اورد و هر کدام در یک طبقه ساکن شدند. ن اول دغ کرد و مرد. مرد نیز سرطان گرفت و شاید جالب باشه زن دوم اون رو گوشه اسایشکاه گذاشت. الان 5 ساله اون مرد مرده. خونشم وراث زن دوم بالا کشیدن. عاقبتی تلخ برای مردی دوزنه... دوران کهولتش تنها ی تنها بود و مرد.