سلام
درست 40 سال گذشته این ترفند وقتیه به شهر مشهد رفته بودم به سرم آمد . البته آن موقع ساعت نبود یک دست کت و شلوار بود . فرشنده ای اسرار می کرد این کت و شلوار از من بخر بنده قصد خرید کت و شلوار نداشتم ولی یک نگاهی به کت و شولر داشتم . فردی در کنار دستفروش گفت من این کت و شلوار می خواهم ولی نمی خواهم با او هم کلام شوم شما بخرید من از شما می گیریم . بعد از خرید متوجه شدم هم فروشنده و هم خریدار از محل گریخته اند. این ترفند از 40 سال گذشته درذهن من است هیچوقت پاک نمی شود. الان بعد از 50 سال هر کسی به هر شکلی در خیابان از من طلب پولی یا وعده ای یا درخواست پول کند . در خواست آن را رد یا بی خیال از ماجرا می گذرم .
غمنامه ي او شنيدني نيست عزيز!
هر قدر كه گريه مي كند باز پر است
دندان طمع كشيدني نيست عزيز!