یک ملودرام انباشته از حوادث کاملا عجیب و غریب (که در زندگی هیچکدوممون سابقه نداره) و لبریز از آزاد اندیشی و آزاد منشی برخی افراد فرشته خو(که در زندگی خودمون هیچوقت ندیده ایم) ، البته در مقابل دیوصفتان انسان- نما ، زمینه رو برای ملاقات نهائی پدر بزرگ و نوه ، فراهم خواهد کرد ، حتی اگر پیر شدن یک مادر ، با گذشته ای انباشته از دربدری و بدبختی ، بی مادری ، یی پدری ، رنج و ناملایمات که حتی یک قطره آب خوش هم از گلوش پائین نرفته ، بوسیلۀ یک عینک ساده و بدون هرگونه چین و چروک و.......نشان داده شود !!!! ؛
حتما فکر کرده بودند ما ها که اینهمه برنج هندی بازارهامون رو به تسخیر خودش درآورده ، بالاخره ذائقه و سلیقۀ هنریمون هم هندی میشه و شده !!!! ؛
پاسخ ها
ناشناس
||
۰۱:۴۸ - ۱۳۹۳/۰۴/۰۳
بابا هندی ها دیگه این کارا رو نمیکنن بهتر شدن سینما ما هست که مثل ارزش پول ملی روز به روز سقوط می کنه!
علی
||
۱۱:۰۶ - ۱۳۹۳/۰۴/۰۳
جاله اینه که ستایش دررامسر چاقتر بود .مثل بادکنک بود .خیکی بود .اومد تهران خوشگلتر شد.لاغرتر شد.خوش اندام ترشد.از دخترش خوشگلتر شد.دامادش سرش دادکشید .هوار کشید.عصبانی شد .هنوز هیچی نشده براش شاخ شد.محمد رامسر که بود خیکی تر بود .اومد تهران پشت بازو هم رسوند.غیرتی شد.یک پا بزن بهادر شد.بنازم به این شهرتهرون که از کی چی میسازه .تهرون تهرون که میگن همینه .شهره قشنگی ولی ادماش بدن.بنازم به معجزه تهرون
هر سریال هر چقدر هم بد باشد، خواه ناخواه عده ای درگیر آن میشوند و قطع ناگهانی آن باعث ناراحتی این افراد میشود.
این مدیریت نیست که مبالغی را هزینه کنی، سریالی را بسازی و تازه وسط پخش آن متوجه شوی که ریتم آن کند است و باید متوقف شود!
وبعد احساس کنی که چقدر مدیر خوب و قاطعی هستی!
بهتر نیست فیلمهای بهتری بسازیم که مردم را جذب کنیم تا سراغ فیلمهای ماهواره نرند. واقعاً خیلی سریال بدرد نخوری هست.حالم از این سریال وگریم بدرد نخور ستایش بهم می خوره