تا ماشین رو پارک کردیم و دستی رو کشیدیم ماشین یهو یه تکونی خورد و یه چند سانتی حرکت کرد. من به همسرم گفتم مگه دستی ماشین رو نکشیدی؟ گفت: چرا. گفتم پس چرا حرکت کرد؟ گفت: شاید باد بوده. گفتم باد کجا بود دیگه؟! آخه روبرومون هوا صافِ صاف بود.
ما تو خیابون فاطمی بودیم از غرب به شرق داشتیم می رفتیم که نزدیک مرکز خرید لاله ایستادیم.
تا از ماشین پیاده شدیم واقعاً یاد سریال لاست افتادم. اگه اونو دیده باشید اون دود سیاه بود که یهو حمله می کرد، فقط رنگش سیاه نبود. همه مردم از پارک به مرکز خرید هجوم بردند.
خیلی وحشتناک بود. البته من زمان طوفان قبلی در منزل بودم و عمق فاجعه رو از نزدیک ندیدم که بخوام مقایسه اش بکنم.