دلواپس اين همه بودجه شدم ! راستي از كودكان كار چه خبر ، با 3000 ميليارد تومان چند شغل ميتوان ايجاد كرد يا چند شغل را ميتوان حفظ كرد !!! يا چند خانه ميتوان ساخت يا چند بيمارستان ميشود ساخت . ولش كن آقا بيشتر دلواپس شدم !!!!!!!!!!!!!!!!
با سلام و احترام به محضر استاد ارجمند
اول كه بكار بردن اقلام دهن پر كن و چشمگير خيلي هم جالب نيست چون متقابلا مي توان از بودجه چند هزار ميلياردي دانشگاهها و تابعه نام برد كه علي الظاهر كار خاصي براي مملكت و علم كشور انجام نمي دهند.يا از حقوق چند ميليوني اساتيد صحبت كرد در مقابل پانصد هزار تومان حقوق كارگران انهم به ريال كه بزرگتر جلوه كند نه تومان.در صورتي كه شخصا معتقدم كار به اندازه بودجه و بيشتر هم انجام شده هر چند به چشم نيايد.
از اينكه وضع فرهنگي مملكت خراب است كه شكي نيست اما
1)در زمان احمدي نژاد هم ما مخالف موضع گيريهاي موثر و مخالف وي بوديم
2)كار ما مقايسه نيست قرار هم نيست تا 20 سال ديگر دايم طناب كشي كنيم.براي ما احمدي نژاد يا حسن و تقي فرقي ندارد.
3)شاه رگ تصميمات كشور اعم از فرهنگي و غير فرهنگي در دست دولت است بي جهت با تعصبات قومي و قبيله اي ( از نوع سياسي) اصل كار را فراموش نكنيم.
بهتر نيست شما استاد عزيز كه شعارتان اين است كه"من آنچه كه ....گفتم تو خواه ....ملال آر" بجاي مغلطه به سهم خود پيشنهادي بدهيد ولو غير قابل اجرا؛ تا اينكه وارد چنين تعصبات قومي شويد.
به اندازه كافي در اين به به چه چه براي دولتهامان زده ايم بهتر نيست به قول خودتان كمي از منفي هايمان بگوييم؟.همانطور كه شما در كتاب "ما چگونه...."در 300 صفحه اين كار را انجام داده ايد؟
ضمناا بقيه موسساتي كه نام برده ايد بايد مورد سوال قرار بگيرند و اگر تا حالا انجام نشده كار اشتباهي بوده است و خود شما مي توانيد شروع كننده باشيد.چه اشكالي دارد بسم الله.
اما هيچ كدام اينها دليل نمشود كه با مردم رو راست نباشيم.يادمان نرود كه در زمان احمدي نژاد به خندينش هم انتقاد ميكرديم آنهم در چند روزنامه همامهگ و بنام آزادي
پس گذشته را لوث نكنيم .باعث نشويم كه دولتهايمان غير مودبانه پر رو شده و تا 5 سال ديگر بگويند خرابيها و ويرانيهاي گذشته را درست مي كنيم دور بعد هم لازم است كه به ما راي بدهيد و در 05 ساله دوم بگويند حالا مي خواهيم باز سازي را شروع كنيم انشاالله تا 05 سال ديگر جواب مي دهد.و 05 سال بعد نيز ....
اردتمند شما از شاگردان و خواننده هاي كتب شما.
در سطر به سطر این نامه، نظرات و دغدغه های مردم نهفته است. ایشان از جانب مردم نظر نداده اند البته. ولی من از جانب خودم (نه مردم) نظر می دم: من راضی به این همه هزینه بی حساب و کتاب برای تبلیغات نیستم.