ببييييييييييييييييين..ب قبلانا كار نداشته باش..اگه اينحوريه ٦تايي ها يادتونه؟؟؟؟؟رفتيد دسته ٣يادتونه؟؟تو ٨دقيقه ٣تا گل خورديد يادتونه؟؟؟؟؟اره يا ن؟؟مهم الانه ك پرسپوليس دوم شده استقلال سوراخ پنجمممممممممم خخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخ
ناشناس
|
|
۰۳:۰۸ - ۱۳۹۳/۰۱/۲۴
0
0
پاسخ
استقلال قهرمان مي شد
نميدونم كه چه شد بهش
از اون بالا بالاافتاد پايين
زنرال هم كه ..............
علي مياحي اهواز
|
|
۱۰:۳۳ - ۱۳۹۳/۰۱/۲۴
0
0
پاسخ
مباركه تمام فوتبال دوستان حق فولاد بود خيلي تميز فوتبال بازي ميكنه نوش جانشون كوت عبدالله اهواز به ايوب والي مينازه حياك يا اخي ايوب والي نفتخر بيك
علي مياح ياهواز كوت عبدالله
|
|
۱۰:۳۷ - ۱۳۹۳/۰۱/۲۴
0
0
پاسخ
دنيا خوزستان حيف استقلال پرسپوليس
فولاد با غيرت همينه
یه آذری
|
|
۱۹:۴۳ - ۱۳۹۳/۰۱/۲۴
0
0
پاسخ
منم به عنوان یه آذری طرفدار سرسخت استقلال قهرمانی تیم فولاد رو تبریک میگم راستش بعد استقلال قهرمانی فقط برازنده فولاد بود دیدن جام دست بازیکنای فولاد می تونست بهم بچسبه
احسان
|
|
۱۹:۵۱ - ۱۳۹۳/۰۱/۲۴
0
0
پاسخ
واقعا اسم با مسماییه گسترش ((فولاد)) ...؟ نه قرمز نه آبی جانم فدای دایی
علیرضا
|
|
۲۱:۱۵ - ۱۳۹۳/۰۱/۲۴
0
0
پاسخ
مبارک همه خوزستانیها
ناشناس
|
|
۰۰:۴۰ - ۱۳۹۳/۰۱/۲۵
0
0
پاسخ
همه بنده خدایم و هر کس خاکش مشخصه
مسافر
|
|
۰۰:۴۸ - ۱۳۹۳/۰۱/۲۵
0
0
پاسخ
خوزستانيهاى....!بردتون ارزونى خودتون...من يك خانم متأهل هستم كه به همراه دختر ٥ ساله ام براى انجام كارى ادارى به اهواز سفر كردم و متآسفانه همسرم نتوانست ما را همراهى كند،پس از پايان پروژه كارى با توجه به اينكه پروازم روز شنبه ساعت ١٠ صبح بود،روز جمعه كودكم را به شهربازى در مجتمع سيتى سنتر مهزيار واقع در زيتون بردم.با توجه به اينكه بعد از حدود يك ساعت مديريت شهربازى اعلام كرد كه به دليل برد تيم فولاد شهربازى تا لحظاتى ديگر تعطيل و خاموشى زده ميشود و رسمآ ما را بيرون كردند،ما پس از خروج از مجتمع با ازدحام جمعيت و به قول خودشان عروسى خوزستان مواجه شديم.خلاصه در حالى كه دخترم در آغوشم خواب رفته بود،تا حدود دو ساعت بعد شخصآ پياده به دنبال آژانس مسافرتى بودم(به دليل امنيت) كه متآسفانه يك ماشين هم پيدا نشد..تا جايي كه به ماشينهاى تاكسى كه در گوشه هاى پارك كرده بودند،التماس ميكردم كه مرا به شهرك نفت برسانند كه متاسفانه در عين ناباورى با بي غيرتى شان مواجه شدم.به جان دخترم،حتى از سر عجز به ماشين پليس هم گفتم كه مسافرم و جايي را بلد نيستم،يك آژانس برايم بگيرند و امنيتم را تامين كنند،ولى گفتند كه وظيفه ما نيست!سرانجام در حالى كه ساعت از ١ بامداد گذشته بود و راننده تاكسى پارك شده اى به همراه همسرش در يك پيتزا فروشى بودند،صاحبش محبت كرده و مرا به همراه دخترم كه بيش از دو ساعت در آغوشم خواب رفته بود،به منزل رساندند كه جا دارد از همين جا دوباره از أيشان تشكر كنم.