از منزل ما و 8 آپارتمان دیگه سرقت شد. پلیس هیچ اقدامی نکرد. با وجودی که دزد به طور دوره ای در آپارتمان های اطراف واحدی را اجاره می کرد و سرقت و خداحافظ. من دزد را شناسایی کردم خانواده و محل سکونت پدرش را هم پیدا کردم و در فرصتی مناسب چنان اقدامی انجام خواهم داد که صدای آن تا انطرف دنیا هم برود.
البته به شهرش هم بستگي داره. من يه تهراني ساكن بوشهر هستم. (به خاطر شغلم) از 7 سال پيش كه اومدم اينجا خيلي خيلي به ندرت راجع به سرقت و زورگيري و اينجور چيزها موردي شنيدم. براي خودم هم كه هيچ موردي اتفاق نيفتاده. اينجا واقعا نسبت به شهرهاي بزرگتر مثل تهران و كرج و ... خيلي امن تره. تو بوشهر من بارها ديدم خانمها دير وقت دارن تنها ورزش مي كنن و يا مي رن خونه شون كه تو اين شهر كاملا طبيعيه. خب مسلما همچين كاري تو تهران اصلا منطقي نيست.
در دو سال گذشته یک بار خودم مورد زورگیری قرار گرفتم و دو بار هم کیف پول و مدارکم را دزدیدند .که در همه موارد تاثیر هم در جسم من گذاشت که دچار مشکلات روحی شدم مثلا هر با اینکه مرد هستم سوار هر خودرو شخصی که می شوم ضربان قلبم بدون اراده از ترس افزایش می یابد و بی اعتمادی ایجاد می شود .همچنین در دوسال گذشته کلی کلید به کلیدهای موجود در دسته کلیدم اضافه شده است مانند کلید حفاظ اهنی کلید زاپاس بند کلید کامپیوتر خودرو دزدگیر در انواع مختلف و ....از اینها گذشته خیلی به آینده و سیستم پلیس اعتماد ندارم چون در هیچ یک از موارد حتی به موضوع اهمیت هم ندادند و فقط به درخواست من برای گرفتن مدارک سرقت شده گزارش تنظیم کردند.اما مهمترین چیز که میبینم اتفاق افتاده افزایش دوربین های نظارت پلیس است اما ظاهرا کاربرد امنیتی دارند تا انتظامی چرا که آن خودرو زورگیر که من از آن موفق به فرار شدم معلوم نیست الآن به چه کاری مشغول است یا مدارک من در کجا مورد سوء استفاده قرار می گیرد چون هیچ نتیجه ای به من اعلام نشد.نکته مهم در این پدیده های اجتماعی که چند وجهی هستند اینست که اینها محصول نهادهای مختلف اجتماع از بزرگترین تا جزئی ترین یعنی خانواده نقش دارند نیروی انتظامی فقط نقش ضابط را دارد و بس...
با سلام جهت حفظ امنیت خودم یک قبضه اسلحه کمری مگنوم همراه با سی عدد فشنگ تهیه کردهام کاش اکثر مردم نیز مسلح و خودشان مجازات خفت گیر وسارق را انجام دهند
دوشنبه هفته گذشته صبح ماشین رو بغل خونه پارک کردم ، تقریبا حوالی ساعت 3 بعداز ظهر وقتی اومدم سراغ ماشین دیدم درب صندوق عقب تقریباً بازه ! اول فکر کردم یکی زده به ماشین و درب صندوق رو کج و کوله کرده و رفته ولی درب صندوق رو که باز کردم دیدم داخلش هیچی نیست . همه وسایل رو برده بودند. جالب اینکه قفلش هم کاملا سالم بود و اخرش نفهمیدم چطوری بازش کردن (اونم تو روز روشن و جایی که رفت و امد هم خیلی زیاده ) . خلاصه اعلام کردم پلیس 110 ، بعد یک ساعت و نیم اومدن و صورت جلسه کردن و فردا رفتم کلانتری . خدا شاهده نزدیک به صد شاید هم بیشتر از همین برگه هایی که پلیس موتوری می نوشت بود که بعد از کلی جستجو برگه ما رو پیدا کرد ولی مامور کلانتری گفت همه اینها مال اول هفته تا الانه یعنی شبانه روزی نزدیک به سی فقره سرقت از خودرو در یک محدوده خاص .صرفنظر از اثرات روانی به نظرم به سادگی موضوع قابل ردگیریه. دو مساله قابل بررسی هست یکی پیشگیری از وقوع جرم یا کاهش اون که بیشتر به نظر من پیش زمینه اقتصادی داره ، یعنی اگه اقتصاد سالمی وجود داشته باشه و شرایط رفاه نسبی فراهم باشه صرفنظر از شرایط اجتماعی دزدی نیز به حداقل می رسه . مساله دوم هم نحوه برخورد با فرد مجرم هستش که به نظرم تا منبع درامدی برای ایشون فراهم نشه هیچ مجازاتی ایشون رو به راه راست هدایت نمی کنه ! به نظر من بهتره بجای زندانی کردن این افراد هزینه زندانی کردن رو صرف اموزش اینا کنن ، صرف اشتغال کنن ، صرف بهبود شرایط کسب و کار کنن . با بریدن انگشت دست و بازو و ... هیچ کس درست نمی شه . ضمن اینکه بعید هم می دونم کسی با این موارد عبرت بگیبه . اگه می خواستن عبرت بگیرن اینهمه از اول انقلاب تا الان به خاطر مواد مخدر اعدام شدن حداقل باید یه درصدی از اعتیاد و تجارت مواد مخدر کم می شد که نه تنها نشده بلکه زیادتر هم شده است. در هر صورت فردی که مورد سرقت واقع می شه یه چند روزی حالش بده و احساس بدی بهش دست می ده ولی غصه نخورید چون شاید یه روز دزد رو بگیرن ، ببرنش آگاهی ، بعد اونجا اعتراف کنه که یه روز دوشنبه صبح ، سر کوچه ... یه پراید سفید پارک بود با سوزن در صندوقش رو باز کرده ، زاپاس و جک و ... رو برده و فروخته و پولش هم شده چهارصد هزار تومان و اونوقت پلیس زنگ بزنه به شما و برید کلانتری و شکایتتون رو پیگیری کنید و حکم توقیف اموال آقای دزد رو بگیرید شاید چیزی گیرتان بیاید . دوره زمونه بدی شده . بهتره مواظب باشیم تا اینکه پیگیری کنیم .
محله ما 200 متر با شهر اسدآباد فاصله داره و خیلی دزد زحمت می کشه و به ما سر میزنه و آنوقت ما با پلیس تماس میگیریم و نیروها از کلانتری روستای دیگر بنام جنت آباد که 6 کیلومتر فاصله داره برای پیگیری می آیند حالا شما جای ما دزد را دیدی چطور انتظار اقدام فوری داری . و جالب اینکهما توی انتخابات شورا جزء شهر بودیم و رای دادیم حتی کاندید برای شهر هم داشتیم ولی الان باید کارمان را به روستایی که 6 کیلومتر فاصله داره برامون انجام بده ؟ به به چه سبک جدید مدیریتی
من به خاطر تحصیل در دانشگاه بین شهرخود و تهران در رفت آمد هستم و تاکنون 3 بار ماشینم را در نقاط مختلف تهران فقط به جرم نمره شهرستان بودن خالی کرده اند.سال قبل که ماشین جدیدم را گرفتم مجبور شدم پلاک تهران بگیرم تا از شر این سرقت ها راحت شوم که شدم خدا را شکر!
1-وای بحالی که مالت پیدا بشه !!!
خود مامور نیروی انتظامی موقع گزارش دادن از اموال مکشوفه بیچارت میکنه (شیرینی و ...)
2- دزدت پیدا بشه !!!
جرات نمیکنی ازش شکایت کنی
منزل ما را در عرض نیم ساعت خالی کردند در ساعت 6 غروب الان 5 ماهه میرم آگاهی پایگاه دوم خ زنجان کسی جواب گو نیست میگن باید کسی پیدا بشه و خودش هم بگه از آنجا دزدیدم تا ما بتونیم کاری بکنیم !!! پلیس در این زمینه ها خیلی ناتوان عمل می کنه . در جایی دیدم سیم برق های جلوی کلانتری را هم دزدیده بودند