محل کارم سعدآباد است با اینکه خیلی برف و بود و خیلی سرد ولی مشکل خاصی نبود و خیلی صفا کردیم امروز...از سرما ...منزل هم پاسداران هست ...جای شما خالی رانندگی در برف را دوست دارم و کلا همه چیز لذت بخش بود و مشکلی نداریم.... شهرداری هم کارش درسته...دستش درد نکنه.
من ساکن تنکابنم شهرداری فرماندراری و سایر ادرات مسوول هیچ گامی برای مرتفع کردن مشکلات مردم برنداشتند جاده ی اصلی شهر هنوز بسته است در این شهر صدهزارنفری فقط دو تا نانوایی کار می کنند . دو شب قبل برای تهیه دارو پیاده به مرکز شهر رفتم شبیه شهر طاعون زده بود تنها کورسوی روشنایی از اتاق کشیک بیمارستان شهید رجایی بود . معابر فرعی شهر با بیش از 180 سانتی متر برف پوشیده شده اند. کمتر کوچه و خیابانی است که در هر صد متر سقف خانه ای فرش زمین نشده باشد. آب برق تلفن از روز شنبه که بارش برف جدی شد تا امروز سه شنبه قطع بوده است حالا هم خیلی از اهالی تنکابن بی آب و برق به سر می برند. این در حالی است که به اذعان همگان میزان ساخت و ساز در تنکابن طی یکی دو دهه ی اخیر با کلان شهرها برابری می کنه و به یقین شهرداری این شهر از این طریق درآمد سرشاری داره اما ...
شرح این هجران و این خون جگر / این زمان بگذار تا وقتی دگر
غفلت زیاد مسولین مشهود است
شهرداری تهران که در شمال تهران خواب جز خیابانهای اصلی پر از برف یخ است
معاون خدمات شهری شهردار تهران حضور ندارد بیست سانتیمتر برف که نبایست اینگونه شهر اداره شود و قفل شود
برف نعمت خدایی است که در اثر بی برنامه گی مسئولین به نقمت تبدیل شده است . مسئولین در اطاق های دربسته بی توجه به جدی بودن مشکلات برف برنامه ریزی درستی نداشته اند . این همه دوره های مختلف برای دانش اموزان برای روزهای سخت و بحرانی داشته اند ولی در بحران ناشی از برف متاسفانه از این ظرفیت نیروی انسانی استفاده نشده است . شهرستان های غرب مازندران دارای مدیریت ضعیف در این خصوص بوده است
در زنجان که خبری از برف نیست ولی سوز و سرمای فلات تبت و سیبری همه جمع شدن اینجا، بیچاره یک خانواده شیرازی برای دانشجوی دخترشون اومده بودن زنجان، به گمان هوای شیراز لباس گرم همراهشون نبود از سوز و سرمای زنجان رنگشون کبود شده بود. البته کمکشون کردیم.
در زنجان که خبری از برف نیست ولی سوز و سرمای فلات تبت و سیبری همه جمع شدن اینجا، بیچاره یک خانواده شیرازی برای دانشجوی دخترشون اومده بودن زنجان، به گمان هوای شیراز لباس گرم همراهشون نبود از سوز و سرمای زنجان رنگشون کبود شده بود. البته کمکشون کردیم.