البته استاد خودشان با نتیجه گیری حجت را تمام کرده اند.
به زبان ساده در انجا دولت دستش در جیب ملت نیست . اگر اقای وزیر هم میتوانست از خزانه بدون ضوابط پول به جیب عده ای بریزد احتمالا انجا هم دنبال وزیر میدویدند و نامه میدادند.
انقلاب بساط اشرافیت را برچید. تا ده سالی هم وضع از نظر رابطه مردم حکومتیان نسبتا خوب و انقلابی بود. شاهد آن هم صدها مسئولی که جان باختند. اما بعد از جنگ اوضاع برگشت. دقیقا از دوره سازندگی به بعد. مسئولان دوباره رفتند لای زرورق.
بیش از 3 ماهه از مسئول یکی از نهادهای انقلابی وقت گرفتم با اینکه معاون امور بین المللش منو میشناسه خودشم منو می شناسه. البته این شناخت به قبل از مسئولیت جدیدش برمیگرده
ولی تا الان بهم وقت ندادند پی گیری هم کردم گفتند که ما رسما برای شما نامه زدیم و از دفتر ایشون وقت گرفتیم نوبت شما شد بهت زنگ می زنیم.
وزیر خارجه سوئد از این آقای مشئول یاد بگیره .
زندگیه ما داریم آخه
یاد اولاف پالمه افتادم نخست وزیر سوئد که او هم بدون محافظ بیرون می آمد. بین ایران و عراق هم میانجیگری کرد عاقبت هم در سال 1986 در خیابان ترور شد و به قتل رسید.
کدامیک از این سه خصیصه را در خودمان سراغ داریم؟: پندار نیک ؛ کفتار نیک و کردار نیک. مهم نیست که ما دارای چه گذشته ی پر افتخاری بوده ایم ؛ بلکه مهم این است که حالا از لحاظ فرهنگی؛در کجای این دنیا ایستاده ایم.
دوستان دوباره احساسی شدند... منظور آقای دکتر سریع القلم این هست که کار "دولتی" در سوید و کشورهای پیشرفته "جاذبه اقتصادی" ندارد چون اگر کسی دنبال پول است دهها برابر "حقوق آب باریک! دولتی" را می توان در تجارت خصوصی به دست آورد. این گوی و این میدان... یکی برود آمار حقوقهای وزارت نفت و نیرو و صنایع را در بیاورد بعدش می فهمید چرا "آب باریک حقوق دولتی!" در ایران این قدر جاذبه دارد...!
پاسخ ها
محمد
||
۱۴:۴۵ - ۱۳۹۲/۱۱/۱۲
ممکن است رقم حقوق دولتی زیاد نباشد ولی رانت ان چشم ادم را کور میکند.
تنها تفاوت سوئد و دیگر ممالک انجا غیر قابل انتشار ندارند البته به معنای گله از عملکرد سایت شما نیست بلکه تشکر از شماست به هر روی شما اوضاع را بهتر تشخیص میدهید
به زبان ساده در انجا دولت دستش در جیب ملت نیست . اگر اقای وزیر هم میتوانست از خزانه بدون ضوابط پول به جیب عده ای بریزد احتمالا انجا هم دنبال وزیر میدویدند و نامه میدادند.