لب کلام استاد سریع القلم این است: " بی نیاری بنیان آزادی است. بی نیازی بنیان رشد است".
احسنت بر ایشان، مثل همیشه از ایشان مطلب مهمی آموختم.

در کشور ما به خاطر پول نفت هزینه هایی درست شده مثلا هزینه حقوق راننده هر مدیر در سال ۱۵میللیون تومان هست حال اضافه کنید بیمه سوخت استهلاک وسرمایه خودرو را حالا برای ما خیلی عجیب نیست که در سطح امار کل کشور به عددی خواهید رسید تا بدانیم پول نفت کجاها هزینه میشه ؟ به راحتی با حذف این نوع خودروها و استفاده از نقلیه عممومی و تاکسی امکان کاهش هزینه خواهد بود !! ضمنا اگر کارکنان با سرویس عمومی سر کار حاضر بشونددیگر پارکینگهای مسقف برای خودروهای ی شخصی نیاز نخواهد بود

شش ساله در یک شرکت دولتی کار می کنم. پارسال به عنوان پژوهشگر نمونه شدم. وقتی اسم من را اعلام کردند مدیرعامل شرکتمون گفت که من فلانی را نمی شناسم. بارها در جلسات هم بوده ایم ولی از بس این مدیران تکبر بی خودی دارند و با سلام و صلوات یک عده پاچه خوار وارد می شوند و یا خارج.!

اینجانب فرصت این را داشتم که حدود 5 سال در کشور سوئد زندگی دانشجویی داشته باشم. علاقمندم با ذکر خاطره ی در این بحث شرکت کنم. وزیر خارجه وقت سوئد (خانم آنا لیند) بدنبال یک سوءقصد در حال خرید در فروشگاهی در مرکز پایتخت فوت نمود. واکنش همکلاسی سوئد ی به این حادثه این بود که خانم آنا لیند با پذیرش مسئولیت های سیاسی که اختیاری است تبعات آن را نیز پذیرفته. لذا از این حادثه متاثر نبود. به عبارت دیگر سوئدی ها یاد گرفته بودنند که مسئولیت هر کاری را تمام و کمال بپذیرند. این روحیه براحتی در زندگی سوئدی ها مشاهده می شود.

سلام جناب دكتر در انتهاى ياداشت خود متذكر شده اند سعي كنيد درامدتان حا صل كارشخصي خودتان باشد كارافرين به معني متعارف ان يعني كسي كه ديگران هم برايش كار مي كنند پس حاصل كارشخصي نيست وبه همين خاطراست كه دست كارافرين ميتواند در امدى بيش از دستان مردم يك كشور داشته باشد در صورتي كه در عا لم واقع دوتا دست اين همه با هم تفاوت ندارند
أما در مورد سوءد تفاوت در اين جا است كه دولت بخش عمده اى از
ماليات دريافتي از مردم را بصورت هزينه هاى رفا هي به مردم بر مي گرداند درانجا نه كسي جيب دولت را مي زند نه كسي كيسه مردم را

اصولاً رجال سياسي كشورهايي كه جايگاه مردمي ندارند هم بايد براي محافظت از خودشان سپر انساني درست كنند و هم براي اينكه خودشان را مهم جلوه دهند صدها نفر آدم براي اسكرت كردنشان به خدمت بگيرند و از بودجه كشور هزينه كنند !!!!

ما در حاليكه ادعايمان كوش فبك را كر كرده است البته احدى تر خرد نمىكند ولى ديده ام وقتىمشولى از تهران مى خولهد بيايد باهزارترفند نهار و غيره براى اشتقبال به مركز استان و جا هااى ديگر كى كشند

اگر آقای دکتر سریع القلم خود به این سفر نرفته بود و این مطلب را نوشته بود من هم بعنوان شاگرد سابق باهوش ایشان قبول می کردم ولی خود در این سفر بوده است اگر نبود و مقام ایرانی تنها می رفت ممکن بود می نوشت که چرا فلان مقام ، من و امثال من را با خود نبرده است ما متخصص موضوع هستیم و حداقل یکسال روی موضوع کار کردیم و خاک خوردیم . نه!!

در کنار همه نظریات جالبی که مطرح شد این سوال برای من پیش امد با همه احترامی که برای اقای دکتر سریع القلم قائل هستم این است که ایشان از چه ویژگی خاصی برخوردار هستند که توانسته اند پانزده بار در چنین اجلاس مهمی شرکت نمایند. فکر کنم هیچ ایرانی تاکنون به چنین رکوردی دست نیافته باشد

ما ايراني ها عادت داريم يا از اينور بام بيفتيم يا از اونور بام. بحث امنيت مسئولين بايد مد نظر باشه اما از حد نبايد بگذره. در ضمن به ياد داشته باشيد كشور سوئد در حد و اندازه ايران درگير مسايل امنيتي نيست بعنوان نمونه مگه منافقين ميزارن يه مسئول در ميان مردم آزادانه تردد كنه ؟؟؟اوايل انقلاب هم با همين شعارها و جوگير شدن برخي مسئولان بسياري از سران و نيروهاي خدوم نظام رو از دست داديم.پس آگاه باشيم كه نه از اين طرف بام و نه از آن طرف بام سقوط نكنيم.