آقاي دكتر سريع القلم فرمايشاتي دارند كه نشان از ايراني واقعي بودن ايشان است! عادت بارز ما ايرانيها ابراز عقيده در مورد همه چيز است! كه در اين سي مورد كاملا مشهود است.
استاد اگر در يك روز تمام پيشآمد ها و سئوالات در حوزه دانايي شما بود چه اجباري براي گفتن نميدانم داريد؟
استاد اگر شخص مورد اتكا كدخدا بود باز هم بايد به خودمان متكي باشيم؟
استاد اگر به طور كلي معتقديم كه دانستن انگليسي مشخصه بارز سواد است آيا ابراز اين عقيده خلاف بند سوم فرمايش شما نيست؟
استاد اگر به استقبال كسي برويم كه با ما قرابت فكري ندارد آيا دوستان(قرباي فكري) را از دست نميدهيم؟در ضمن عملكرد شما در 8 سال گذشته خلاف اين عقيده را ثابت ميكند! دو صد گفته چو نيم كردار نيست كه خود نشانه بارز عدم تفكر است!
استاد اين كه بدون اجازه كسي سخن او را بازگو نكنيم درست است فقط نميدانم اگر آن كس در مورد آن كس سوم حرفي زد كه در ما تاثير خواهد داشت باز هم اين موضوع را ... يعني همينطور گاگول بمانيم؟(با همين تفكرات كدخدا را به عنوان انسان عقلاني پذيرفتيد؟)
استاد "دائما در حال تغییر و بهتر شدن باشد، به طوری که اطرافیان تغییر را حس کنند." كاملا درست است فقط اگر تغييرات به حدي بود كه مواضع قبلي ما را كاملا زير سئوال برد ديگران در مورد ما چه قضاوتي خواهند داشت؟
استاد يعني ميفرماييد كه پيامبران نبايد ديگران را به خود و افكار خود دعوت ميكردند؟ يعني دقيقا بايد چكار ميكردند؟
استاد اين ظرفيت 5 ساله چه دردي از انسان دوا ميكند؟ ميدانيد كه در دنياي امروز ارزش خبرها به لحظههاست و اگر شانتاژي عليه شما شد و شما طبق فرمايشتان بعد از 5 سال براي دفاع از خود اقدام كنيد يعني دقيقا چكار ميكنيد؟
استاد "هر دو سال یک بار، با ارزیابی کارها و رفتارهای خود، به اشتباهات گذشته پی برده و خود را اصلاح کند." چرا هر دوسال يكبار و چرا هر روز نه؟ اصلا چرا هر ساعت نه؟ اين دو سال را بر پايهي كدام عقل و منطقي فرموديد؟
استاد حتي اگر حق با ما بود بايد بگوييم "من اشتباه كردم" تا به صلح دائمي برسيم؟ به نظر شما اين كار طرف مقابل را گستاخ تر نميكند؟ با همين تفكر ژنو چاي را پذيرفتيم؟
استاد بنده واقعا نميدانم چه قدرتي در تئاتر است كه مثلا در فيلم نيست يا در يك دوره آموزشي نيست به همين دليل طبق اصل سوم شما و بر خلاف شما نظري ندارم!!
استاد واقعا براي خريد يك دمپايي همچين زماني از خود صرف ميكنيد؟ در مهندسي يك درس 3 واحدي به نام "اقتصاد مهندسي" وجود دارد كه توصيه ميكنم آنرا مطالعه بفرماييد( در راستاي همان تغييراتي كه فرموده بوديد) خواهيد ديد كه اين نظر شما زياد هم با عقل سازگار نيست!!
استاد من در مورد شما بر اساس مكتوباتتان قضاوت ميكنم و اصلا گمان نميكنم كه كاري غير عقلاني باشد و مطمئن هستم كه نيازي به رو در رويي با شما نيست. واقعا اين را نشانه يك انسان عاقل ميدانيد؟
استاد اي كاش مشخص ميكرديد كه با موسيقي "رپ" و "راك" چگونه ميشود به تمرکز، آرامش و خوداکتشافی رسيد؟
استاد "در صحبت کردن، یک سوم سئوال کند و دو سوم قضاوت. بعد از پنج سال پنج ششم سئوال و یک ششم قضاوت" خواهشا بفر ماييد اين اعداد دقيق "يك سوم"، "پنج سال" و "پنچ ششم" را از قوطي كدام عطاري يافتيد؟ ما هر چه گشتيم خبري نبود!
استاد امروز من بيشتر از يك ساعت مطالعه داشتم اما كاملا بيخود بود. به نظر شما كسي كه بنشيند فرمايشات كلي شما را به عنوان دستور العمل عقل گرايي مطالعه كند كاري عقلاني انجام داده است؟
در بقيه موارد با شما موافقم فقط نميدانم كه اين گونه مسائل اخلاقي چه ارتباطي با عقل دارد؟ آيا شخص اخلاق مداري را كه عقل درست و درماني ندارد نميشناسيد؟ و يا بر عكس آن؟ در جامعه امروز كه در بيشتر مسائل عقل و اخلاق رودرروي هم قرار ميگيرند شما به كدام سمت مايليد؟
نتيجه گيري :
تقريبا هيچ چيز ثابتي وجود ندارد در اكثر مواردي كه استاد فرمودند استثنائاتي هم وجود دارد به همين دليل است كه اعتقاد به نسبيت (نه آن نسبيت انيشتين) به معني نسبي بودن (حتي كلمات) وجود دارد!
پاسخ ها
بینام
||
۲۰:۳۱ - ۱۳۹۲/۱۰/۳۰
چرا پوچ انگاری های شما دو بار ارائه شده؟ بهتره مردم اصول سی گانه را تا جای ممکن خوانهده و بسا کسا کهن عمل کنند و منطقی و عاقل شوند تا پوچ انگار شدن به سبک جنابعالی!
lمسعود
||
۲۱:۱۹ - ۱۳۹۲/۱۱/۰۳
استاد حتي اگر حق با ما بود بايد بگوييم "من اشتباه كردم" تا به صلح دائمي برسيم؟ به نظر شما اين كار طرف مقابل را گستاخ تر نميكند؟
به نظر منظور ايشان صلح با ديگران نيست .بلكه منظورشان صلح با جمله "من اشتباه كردم" است. به بيان ديگر با عبارت "من اشتباه كردم" دشمن نباشيم
اخلاقیات عین عقلانیت است اگر کسی عقلایی باشد دروغ نمی گوید زیرا مثلا می داند اگر کسی متوجه دروغ او شود او را به عنوان یک شخص غیر قابل اعتماد خواهند شناخت و در نتیجه پیشرفت شغلی خوبی نخواهد داشت، مورد اطمینان دوستان نخواهد بود و .... اینو به عنوان مدیر یک شرکت دارم میگم!
پاسخ ها
ناشناس
||
۱۵:۳۹ - ۱۳۹۲/۱۰/۳۰
با كليات فرمايش شما مشكلي ندارم اما اگر قبول كنيم كه منظور ما از عقل، عقل معاش است بنده با فرمايشات شما موافق نيستم(قبلا از صراحت كلامم پوزش ميطلبم)! و درست بر عكس شما فكر ميكنم كه در اين برهه از زمان عقل و اخلاق در بسياري از موارد رودرروي هم ايستادهاند! براي مثال اخلاق حكم ميكند تا پاي جان در برابر زورگو و متجاوز بايستيم اما عقل معاش كاملا خلاف آن توصيه ميكند و كار به قبول ژنوچاي ميرسد! البته مواردي هم وجود دارد كه انسان بايد هم بر خلاف عقل و هم بر خلاف اخلاق عمل كند(هيچ دليلي براي اين كار ندارم اما مورد زياد است) براي مثال قرارداد كرسنت و ماجراي بعد از آن كه هم عقل و هم اخلاق حكم به مبارزه با آن ميدهد اما درست برعكس آن حاضريم خسارت ميلياردي به امارات بدهيم اما ... !
درود به شرفت استاد!این ها رو باید به پدر و مادرها یادداد ...بایدتوی مدرسه تدریس کرد و ازشون امتحان گرفت...دردجامعه ما همیناست...بقیه ی حرف و حدیث ها کوچه فرعیه...خداحفظتون کنه که راست گفتید
31- در رانندگی حق دیگران را ضایع نکنیم و 2- در نشستن در ماشین به عنوان مسافر حق دیگران را ضایع نکنیم و فکر نکنیم اگر بزرگ نشستیم آدم بزرگی هستیم. 33- امر به معروف و نهی از منکر را بپذیریم و عصبانی نشویم.
درود به شرفت استاد!این ها رو باید به پدر و مادرها یادداد ...بایدتوی مدرسه تدریس کرد و ازشون امتحان گرفت...دردجامعه ما همیناست...بقیه ی حرف و حدیث ها کوچه فرعیه...خداحفظتون کنه که راست گفتید
همچنین دستش رو در بینی نکند!!!!!. ایشون چه استادی هستند که فرق عقل عمل واخلاق را نمیدونن. مثل اینکه استاد علوم انسانی هم هستن؟!!! برا دانشجویان ایشان دلم سوخت
تا جایی که من اطلاع دارم در سالهای اخیر از آقای دکتر سریع القلم نشنیدم بگوید "من اشتباه کردم." لطفا اگر اشتباه می کنم نمونه هایی را ذکر کنند.
پاسخ ها
بینام
||
۲۰:۳۶ - ۱۳۹۲/۱۰/۳۰
خیلی خودبزرگ بین هستین. فکر می کنین همه عالم و آدم درور محور وجودی شخص شما می گرده و ایشون از شخص شما بابت چی باید بگن اشتباه کردم؟ با ایشون هم منزلن؟ همکارین؟ هم آپارتمانین؟ آخه شما جز یک خودبزرگ بین بسیار بسیار ریز چی هستین؟! لطفا خودتون بررسی کنین! واتلبته نتیجه بگیرین و در جایی که حق ندارین نظر ندین.
ضمنا دکتر سریع القلم به راننده تاکسی توهین نکرد. در واقع جلوی یک عمر توهین به سیاستمداران دانش آموخته را گرفت چرا که متاسفانه در جامعه ما کسی سیاست را حوزه ای تخصصی نمی پندارد و مانند حوزه پزشکی همه در آن صاحب نظر هستند.
استاد اگر در يك روز تمام پيشآمد ها و سئوالات در حوزه دانايي شما بود چه اجباري براي گفتن نميدانم داريد؟
استاد اگر شخص مورد اتكا كدخدا بود باز هم بايد به خودمان متكي باشيم؟
استاد اگر به طور كلي معتقديم كه دانستن انگليسي مشخصه بارز سواد است آيا ابراز اين عقيده خلاف بند سوم فرمايش شما نيست؟
استاد اگر به استقبال كسي برويم كه با ما قرابت فكري ندارد آيا دوستان(قرباي فكري) را از دست نميدهيم؟در ضمن عملكرد شما در 8 سال گذشته خلاف اين عقيده را ثابت ميكند! دو صد گفته چو نيم كردار نيست كه خود نشانه بارز عدم تفكر است!
استاد اين كه بدون اجازه كسي سخن او را بازگو نكنيم درست است فقط نميدانم اگر آن كس در مورد آن كس سوم حرفي زد كه در ما تاثير خواهد داشت باز هم اين موضوع را ... يعني همينطور گاگول بمانيم؟(با همين تفكرات كدخدا را به عنوان انسان عقلاني پذيرفتيد؟)
استاد "دائما در حال تغییر و بهتر شدن باشد، به طوری که اطرافیان تغییر را حس کنند." كاملا درست است فقط اگر تغييرات به حدي بود كه مواضع قبلي ما را كاملا زير سئوال برد ديگران در مورد ما چه قضاوتي خواهند داشت؟
استاد يعني ميفرماييد كه پيامبران نبايد ديگران را به خود و افكار خود دعوت ميكردند؟ يعني دقيقا بايد چكار ميكردند؟
استاد اين ظرفيت 5 ساله چه دردي از انسان دوا ميكند؟ ميدانيد كه در دنياي امروز ارزش خبرها به لحظههاست و اگر شانتاژي عليه شما شد و شما طبق فرمايشتان بعد از 5 سال براي دفاع از خود اقدام كنيد يعني دقيقا چكار ميكنيد؟
استاد "هر دو سال یک بار، با ارزیابی کارها و رفتارهای خود، به اشتباهات گذشته پی برده و خود را اصلاح کند." چرا هر دوسال يكبار و چرا هر روز نه؟ اصلا چرا هر ساعت نه؟ اين دو سال را بر پايهي كدام عقل و منطقي فرموديد؟
استاد حتي اگر حق با ما بود بايد بگوييم "من اشتباه كردم" تا به صلح دائمي برسيم؟ به نظر شما اين كار طرف مقابل را گستاخ تر نميكند؟ با همين تفكر ژنو چاي را پذيرفتيم؟
استاد بنده واقعا نميدانم چه قدرتي در تئاتر است كه مثلا در فيلم نيست يا در يك دوره آموزشي نيست به همين دليل طبق اصل سوم شما و بر خلاف شما نظري ندارم!!
استاد واقعا براي خريد يك دمپايي همچين زماني از خود صرف ميكنيد؟ در مهندسي يك درس 3 واحدي به نام "اقتصاد مهندسي" وجود دارد كه توصيه ميكنم آنرا مطالعه بفرماييد( در راستاي همان تغييراتي كه فرموده بوديد) خواهيد ديد كه اين نظر شما زياد هم با عقل سازگار نيست!!
استاد من در مورد شما بر اساس مكتوباتتان قضاوت ميكنم و اصلا گمان نميكنم كه كاري غير عقلاني باشد و مطمئن هستم كه نيازي به رو در رويي با شما نيست. واقعا اين را نشانه يك انسان عاقل ميدانيد؟
استاد اي كاش مشخص ميكرديد كه با موسيقي "رپ" و "راك" چگونه ميشود به تمرکز، آرامش و خوداکتشافی رسيد؟
استاد "در صحبت کردن، یک سوم سئوال کند و دو سوم قضاوت. بعد از پنج سال پنج ششم سئوال و یک ششم قضاوت" خواهشا بفر ماييد اين اعداد دقيق "يك سوم"، "پنج سال" و "پنچ ششم" را از قوطي كدام عطاري يافتيد؟ ما هر چه گشتيم خبري نبود!
استاد امروز من بيشتر از يك ساعت مطالعه داشتم اما كاملا بيخود بود. به نظر شما كسي كه بنشيند فرمايشات كلي شما را به عنوان دستور العمل عقل گرايي مطالعه كند كاري عقلاني انجام داده است؟
در بقيه موارد با شما موافقم فقط نميدانم كه اين گونه مسائل اخلاقي چه ارتباطي با عقل دارد؟ آيا شخص اخلاق مداري را كه عقل درست و درماني ندارد نميشناسيد؟ و يا بر عكس آن؟ در جامعه امروز كه در بيشتر مسائل عقل و اخلاق رودرروي هم قرار ميگيرند شما به كدام سمت مايليد؟
نتيجه گيري :
تقريبا هيچ چيز ثابتي وجود ندارد در اكثر مواردي كه استاد فرمودند استثنائاتي هم وجود دارد به همين دليل است كه اعتقاد به نسبيت (نه آن نسبيت انيشتين) به معني نسبي بودن (حتي كلمات) وجود دارد!
به نظر منظور ايشان صلح با ديگران نيست .بلكه منظورشان صلح با جمله "من اشتباه كردم" است. به بيان ديگر با عبارت "من اشتباه كردم" دشمن نباشيم