عکسها خیلی خیلی متأثرم کردم. به خودم گفتم که برای کشتن طفلی به این نازی که قدرتی برای دفاع ندارد واقعا باید دلت از سنگ باشد حتی اگر بیگانه باشی پدر که جای خود دارد. خیلیها حسرت یک بچه را دارند آن وقت ...
اما نگار کوچولو تو این که لذت این دنیا را نفهمیدی ولی کاری کردی ماندگار. آن دنیا الان در ناز و نعمت هستی و مطمئنم دیگر هیچ کس بهت چپ هم نگاه نمیکند. آنجا از دست کتکهای پدر در امانی. راحت بخواب.
پاسخ ها
raha
||
۰۰:۱۶ - ۱۳۹۲/۱۱/۰۱
پدر عزیز که اینهمه متاثر شدی!
اینقدر کودکانی هستند که به انحاء مختلف توسط والدین خود مورد سوء استفاده و ازار و اذیت قرار می گیرند، که تا سنین بزرگسالی و استقلال از والدین هر روز و هر شب آرزوی مرگ می کنند. نگار شانس آورد که رفت، وگرنه پدری که اینقدر بیماره مگه می تونه براش پدری کنه. هزار بلا و آسیب سرش می اورد.
تا زمانی که در کشور ما قانونی برای حمایت از کودکان نیست، دردها و غمهای خیلی از کودکان یکی دوتا نیست.
برای سلامتی روانی خودمان و تمام پدر و مادرها دعا کنیم...
با دیدن عکسها بدجور حالم گرفته شد .اون پدر سنگ دل حالا ما بگیم یه لحظه کنترلشو از دست داده این کارو کرده ازین بعد تا اخر عمرش باید پیش وجدانش شرمنده و عذاب بکشه . شما فکر میکنین ازین بعد اون زندگی داره ؟ ( اصن طاقت اینکه دوباره عکسها رو ببینم ندارم آخه اون بچه حق زندگی داشت و پدرش ازش کرقت .) چراااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا
پاسخ ها
ناشناس
||
۱۲:۰۶ - ۱۳۹۵/۰۱/۲۳
زنده هم میماند پدره با کتک هاش و ازار ئ اذیت زندگی رو جهنم میکرد براش.مسئولین هم هیچ کاری نمیکردن و میگفتن پدر حق داره بچه شو بزنه...مادره هم هر روز کتک خوردن بچه شو تماشا میکرد و هیچ کاری نمیکرد
من از بستگانش هستم اون طوری که مادرش میگه پدر بچه معتاد به شیشه بوده و توهم برداشته و مادرش رفته بوده طبقه بالا خونه همسایه از پایین یکی از همسایه ها دیده که پدرش بچه رو کشته زنگ زده به مادرش و ... الانم پدر بچه رو دستگیر کردن. 23شهریور 89 عروسی کرده بودن و به خاطر کار پسره بردش تهران و بعداز 3سال و 4 ماه و 2 روز این اتفاق افتاد. باید مسولین چاره ای واسه بیکاری . مهاجرت و تبعات اینچنینی بکنن.
پاسخ ها
ناشناس
||
۱۴:۴۸ - ۱۳۹۲/۱۰/۳۰
متاسفم از هنوز قانونی برای برخورد با افرادی که معتاد به شیشه هستند گذاشته نشده است در صورتی که به خاطر توهمات این افراد خانواده و اطرافیانش بسیار در معرض خطر هستند. یکی از اطرافیان ما که همسرش معتاد به شیشه بود و هر از چند گاهی رفتارهای خطرآمیز داشت دست اطرافیان او به هیچ جا بند نبود و هر وقت که از او شکایت می کردند با یک تعهد آزاد می شد.
چطور بعضی ها باید اجازه داشته باشن بچه به دنیا بیارن بدون مسوولیت .
آخه این طفل معصوم رو آدم می بینه روحش داغ دار می شه ، آخه به هر دلیل از بیکاری ،اعتیاد آخه بی رحم بچه است اون بچه خودت !
اما نگار کوچولو تو این که لذت این دنیا را نفهمیدی ولی کاری کردی ماندگار. آن دنیا الان در ناز و نعمت هستی و مطمئنم دیگر هیچ کس بهت چپ هم نگاه نمیکند. آنجا از دست کتکهای پدر در امانی. راحت بخواب.
اینقدر کودکانی هستند که به انحاء مختلف توسط والدین خود مورد سوء استفاده و ازار و اذیت قرار می گیرند، که تا سنین بزرگسالی و استقلال از والدین هر روز و هر شب آرزوی مرگ می کنند. نگار شانس آورد که رفت، وگرنه پدری که اینقدر بیماره مگه می تونه براش پدری کنه. هزار بلا و آسیب سرش می اورد.
تا زمانی که در کشور ما قانونی برای حمایت از کودکان نیست، دردها و غمهای خیلی از کودکان یکی دوتا نیست.
برای سلامتی روانی خودمان و تمام پدر و مادرها دعا کنیم...