یه مدته من دارم این طرح رو بررسی میکنم. پایتخت جدید باید جایی باشه که هم امن باشه هم روی گسل نباشه و صدها مورد دیگر. من فکر میکنم بهترین مکان بین اراک تا همدان هست. اگر بافت شهری همدان دارای ترافیک سنگین نبود برای پایتخت ایده آل بود ولی با توجه به مهندسی ساخت خیابانهای این شهر دچار ترافیک وحشتناکی خواهد شد. پس بین اراک تا همدان هم از نظر مرکزیت کشور هم از نظر آب و هوا و هم از نظر امکانات ریلی و جاده ای به نظرم مناسب ترین گزینه هست. اگر کلی هم بخواهیم نگاه کنیم شرق کشور که بیابانی و کویری هست و با مشکل تامین آب مواجه خواهیم شد- غرب کشور هم کوهستانی است- شمال کشور هم دسترسی مناسبی با کل کشور ندارد. جنوب کشور از نظر گرما و مصرف انرژی بالا برای تامین سرما در تابستان عملا وجود پایتخت رو غیر ممکن میکنه.
طرح انتقال پايتخت يك اقدام احساسي ونسنجيده است كه احتمالا كساني در قبل آن به منافع كلاني دست خواهند يافت و هزينه بسيار بالايي بر اقتصاد مريض و در نهايت بر مردم بار خواهد كرد چرا هزينه انتقال را صرف آبادي ساير مناطق نمي كنند تا جلوي مهاجرت را بگيرند اميد وارم كه شوراي نگهبان مانع اين كار شود
اگه این سیستم توان مدیریت پروژه بزرگی مثل انتقال پایتخت رو داشت، با یک پنجم آن توان همین تهران فعلی رو به نحو احسن مدیریت می کرد تا کارش به اینجا نکشه. جالبه که نیویورک 13 برابر و توکیو 6 برابر تهران مساحت دارند ولی مدیریتشان به بهترین شکل در حال انجام است
فکر کنم انتقال کامل جالب نیست، بلکه اتقال بخشی از مسائل به پایتخت جدید می تواند راهکار مناسبی باشد، بدان دلیل که اختمالا انتقال پایتخت به صورت کامل هزینه بر می باشد
تهران دیگه کشش نداره، چقدر آلودگی،چقدر ترافیک ،چقدر تعطیلی برای آلودگی ،تا کی مشکل داشتن برای نفس کشیدن و گلایه سایر هموطنان که تمام امکانات تو تهران جمع شده ،خوب بزارین یه شهر دیگه هم از این مزایا استفاده کنه شاید تهرانیها رو دیگه اینجوری نگاه نکنن
ما یک منزل داشتیم در آبسردار تهران، که از آنجا یک قنات می گذشت. بعدا یک منزل دیگر در محمودیه شمیران خریدیم، آنجا هم قنات دیگری داشت و ضمنا یک نهر آب هم در سرحدش بود! یک باغ هم داشتیم در سوهانک که آنجا هم قنات داشت! و کلا تهران در زمان قاجار یک شهر با آب سرشار و هوای بسیار معتدل و خوب با ارتفاعی مناسب از سطح دریا و تنوع آب و هوایی و زیست محیطی بسیار متنوع بوده که شما با اختلاف 30 کیلومتر از مرکز شهر به ارتفاعات توچال از شمال و مزارع حاصلخیز دشت ورامین و شهریار درجنوب می رسیدید.
اما حالا شهری پر از ساختمانهای درهم و برهم، جمعیتی که بیش از 70 درصد آن طی 30 سال اخیر به تهران مهاجرت کرده و به میزان دو برابر هم هر روز صبح برای کارهای مختلف اداری و یا حتی کارهای فصلی و دایمی به تهران آمده و شب باز میگردند!!!
به نظر من اگر بهشت برین هم بدون اقدامات زیربنایی پایتخت کنیم، دست کمی از تهران نخواهد داشت. چون اگر شما در هر یک از شهرهای کشور یک شرکت ثبت کنید، باید برای روزنامه رسمی و تشریفات قانونی به تهران بیایید، یا اگر بخواهید اختراعی ثبت کنید هم همینطور. اگر بیماری خاصی دور از جان داشته باشید حتما چند صباحی مهمان تهران خواهید بود و یا امکانات جزیی غیر بومی را فقط در تهران می یابید.
اگر این روند تغییر کند، مدارس و دانشگاهها و بیمارستانها و امکانات رفاهی و اجتماعی و دولتی به شهرهای دیگر به وفور برود، تهران با جمعیتی کمتر از 4 میلیون نفر، یکی از زیباترین پایتخت ها خواهد بود. والا پایتخت به هر کجا که برود، مشکلاتش صدها برابر تهران خواهد بود.
ای صاحب عقل سلیم! قضاوت کن آیا بهتر نیست بجای هزینه انتقال پایتخت، به آبادانی اقصی نقاط کشور پرداخته شود، تا هم فال باشد و هم تماشا؟؟؟؟؟