این ماجرا در شهر اهر اتفاق افتاده میتونید پیگیری نمایید اسم غسال هم اکبر آقاست که به ترکی بهش احبرا میگن و اون جوان هم به دو نفر نگفته غسال رفته است تا لیف بیاورد بلکه گفته احبرا رفته لیف بیاره
اگر چنین ماجرایی واقعیت داشته باشد بهتر است نگاهی به آنروی سکه داشته باشیم که تمام این وقایع مانند بیخوابی جوان ، نسخه رمال ، وجود جنازه ی دیگر و رسیدن اقوامش و از همه مهمتر تعویض لیف توسط غسال همه وهمه تقدیری الهی بوده که باید مرگ این دو مرحوم در این زمان و دراین غسالخانه رغم بخورد . آیا شما برای آوردن و مردن این دو مرحوم در غسالخانه راه بهتری سراغ داشتید ؟ عجب فیلمیه این عزائیل !!!!؟