اينبار يك فرد اقتصادي- سياسي را گذاشتند براي وزارت ورزش. بماند كه بسياري از روساي فدراسيونها از همين امروز خواهند گفت اين بهترين گزينه است و فرد باهوشي است اما چرا ورزشي ها يعني كارشناسان ورزش و مديران دستگاه ورزش به اين راحتي غريبه ها را مي پذيرند؟
مگر نه اين است كه وزير بهداشت بايد پزشك باشد، وزير خارجه ظريف باشد، وزير نفتي از همون خانواده باشد، پس چرا وزير ورزش نبايد ورزشي باشد؟
اين قدر گفته ايم مديران ورزشي اينكاره نيستند كه سياسيون هم راحت از اين فضا استفاده مي كنند.
به اين اسامي نگاه كنيد:
دكتر دادكان- دكتر ذوالفقار نسب- مهندس حسين كلاني- مهندس علي دايي- محمدمايلي كهن- دكتر سيد حميد سجادي- سيد امير حسيني- و....
بياييد يك فراكسيون از اين بزرگان براي آينده درست كنيم تا به اين راحتي نتوانند مديران غير ورزشي را وارد ورزش كنند.
البته اين وظيفه مانيست و ما پيشنهاد مي دهيم ولي از كارمندان و مديران ستادي و ارشد و مديران مياني وزارت ورزش و روساي ورزشي فدراسيونها سوال مي كنيم چرا شماها به اين راحتي ميدان را براي حاكميت غير ورزشي ها هموار مي كنيد؟
متاسفيم كه اين نكته را بيان مي كنيم اما به اظهارات روساي فدراسيو نها و مديران دستگاه ورزش در قبال دوسه وزير پيشنهادي ورزش طي سه ماه اخير توجه كنيد تا به عمق فاجعه پي ببريد!
روساي فدراسيونهاي ورزشي در جلسه ايي كه محرمانه بود در زمان رياست دكتر سعيدلو نامه ايي نوشتند و اغلب امضا كردند با اين مضمون كه علي آبادي را در يك مجمع فوق العاده از كميته ملي المپيك بردارند حال اينكه همين روساي فدراسيونها بعد از آن جلسه اغلب شان رفتند كميته ملي المپيك و به علي آبادي گزارش دادند كه مي خواهند چنين كنند ولي من امضا نكرده ام!
همين ها زمزمه مي كردند كه چون سعيدلو ازحميد سجادي دل خوشي ندارد با تهيه طوماري سجادي را هم تقاضاي بركناري اش را بدهند!
وقتي حميد سجادي به عنوان اولين وزير پيشنهادي ورزش از سوي احمدي نژاد معرفي شد باز همين گروه در باب ويژگي هاي وي مقالات و مصاحبه هايي تحرير كردند ولي وقتي راي نياورد و محمد عباسي معرفي شد او را بهترين گزينه دانستند.
دولت عوض شد و سلطاني فر معرفي شد. باز هم آغوش باز ورزشي ها به روي وي باز بود.
سلطاني فر مردود شد تا يك ناشناس به نام صالحي اميري معرفي شود.
بسياري از روساي فدراسيونها و مديران وزارت ورزش از هوش و درايت و ذكاوت اميري گفتند و خيالشان راحت بود كه او راي خواهد آورد اما مجلس باز هم بهتر از ورزشي ها به غير تخصصي بودن اميري واقف بود و او را هم رد كرد.
تصور اين بود كه رييس جمهور مردمي و رييس جمهور تدبير و اميد اينبار يك نام آشنا را معرفي خواهد كرد اما محمد شريعتمداري از قوطي بيرون آمد تا باز هم بي اعتمادي به ورزشي ها از سوي سياسيون مسجل شود.
متاسفانه و شوربختانه بايد بگوييم از ماست كه بر ماست.
اگر با وزارت نفت، خارجه، اقتصاد و دارايي ، بهداشت، و... چنين مي كردند آيا مديران آن دستگاهها هم مثل مديران ورزشي براي هر غريبه و نا آشنايي فرش قرمز پهن مي كردند؟
البته آخرين خبري كه از وزارت ورزش داريم اين است كه تعدادي از مديران مياني و با سابقه وزارت ورزش اتحاد يا فراكسيوني تشكيل داده اند و نامه ايي را به كيومرث هاشمي مديركل حوزه وزارتي و از همكاران خودشان داده اند تا از طريق وي به وزير بگويند كه لازم است از وجود كرشناسان داخلي وزارتخانه بهره بگيرد و براي مديريت هاي ستادي و فدراسيونها دست به سوي غريبه ها دراز نكند.
اينكه اين نامه چقدر مي تواند تاثير داشته باشد و چقدر اين افراد پاي حرف خود بايستند در آينده مشخص مي شود.
محمد عليپور كه اكنون رييس فدراسيون انجمن هاي ورزشي است زماني كه معاون مهرعليزاده بود همواره اين نكته را يادآور مي شد كه چرا ما كارشناسان و كارمندان وزارت ورزش نبايد يك اتحادي بين خود داشته باشيم و چرا به اين راحتي خودمان را براي حاكميت غير ورزشي ها آماده مي كنيم. اگر ما با خودمان متحد باشيم و قوي برخورد كنيم شك نكنيد تعيين كننده وزير ومعاونين وزير خواهيم بود اما افسوس كه در تشكيلات ورزش چند نفر با اين تفكر پيدا نمي شوند.
وقتي به فكر اينكار مي افتند كه از سمتي كه دارند بركنار مي شوند كه آنموقع هم صدايشان به جايي نمي رسد.
هر چه هست تصور ما اين است كه ورزش وجه المصالحه دولت و مجلس واقع شده و متاسفانه هنوز هم معلوم نيست كه رويكرد مجلس به شريعتمداري
باسلام
درآخرین بار اردوی وزنه برداری آقای رضازاده دوپینگی درآمدوفدراسیون در رسانه ها اعلام کردکه اگر ایشان زیر وزنه بروند وی را از دست خواهیم داد حتی آخرین اردوی ایشان زیر سوال است چه برسد به مدیریت ایشان که نور چشمی دولت دهم بودند!!!
همین رویکرد امثال تابناک است که ورزش ما را به این روز انداخته است . شما بازیکن محوری را میخواهید با همین رویکرد شما چند سال دیگکر وزنه برداری هم مثل فوتبال خراب میشود. باید فراری های المپیکی را تنبیه کرد و به باقری آفرین گفت که زیر بار حرف زور نرفت و با چند جوان این نتیجه را گرفت
ورزش وجه المصالحه دولت و مجلس
از ماست كه برماست
اينبار يك فرد اقتصادي- سياسي را گذاشتند براي وزارت ورزش. بماند كه بسياري از روساي فدراسيونها از همين امروز خواهند گفت اين بهترين گزينه است و فرد باهوشي است اما چرا ورزشي ها يعني كارشناسان ورزش و مديران دستگاه ورزش به اين راحتي غريبه ها را مي پذيرند؟
مگر نه اين است كه وزير بهداشت بايد پزشك باشد، وزير خارجه ظريف باشد، وزير نفتي از همون خانواده باشد، پس چرا وزير ورزش نبايد ورزشي باشد؟
اين قدر گفته ايم مديران ورزشي اينكاره نيستند كه سياسيون هم راحت از اين فضا استفاده مي كنند.
به اين اسامي نگاه كنيد:
دكتر دادكان- دكتر ذوالفقار نسب- مهندس حسين كلاني- مهندس علي دايي- محمدمايلي كهن- دكتر سيد حميد سجادي- سيد امير حسيني- و....
بياييد يك فراكسيون از اين بزرگان براي آينده درست كنيم تا به اين راحتي نتوانند مديران غير ورزشي را وارد ورزش كنند.
البته اين وظيفه مانيست و ما پيشنهاد مي دهيم ولي از كارمندان و مديران ستادي و ارشد و مديران مياني وزارت ورزش و روساي ورزشي فدراسيونها سوال مي كنيم چرا شماها به اين راحتي ميدان را براي حاكميت غير ورزشي ها هموار مي كنيد؟
متاسفيم كه اين نكته را بيان مي كنيم اما به اظهارات روساي فدراسيو نها و مديران دستگاه ورزش در قبال دوسه وزير پيشنهادي ورزش طي سه ماه اخير توجه كنيد تا به عمق فاجعه پي ببريد!
روساي فدراسيونهاي ورزشي در جلسه ايي كه محرمانه بود در زمان رياست دكتر سعيدلو نامه ايي نوشتند و اغلب امضا كردند با اين مضمون كه علي آبادي را در يك مجمع فوق العاده از كميته ملي المپيك بردارند حال اينكه همين روساي فدراسيونها بعد از آن جلسه اغلب شان رفتند كميته ملي المپيك و به علي آبادي گزارش دادند كه مي خواهند چنين كنند ولي من امضا نكرده ام!
همين ها زمزمه مي كردند كه چون سعيدلو ازحميد سجادي دل خوشي ندارد با تهيه طوماري سجادي را هم تقاضاي بركناري اش را بدهند!
وقتي حميد سجادي به عنوان اولين وزير پيشنهادي ورزش از سوي احمدي نژاد معرفي شد باز همين گروه در باب ويژگي هاي وي مقالات و مصاحبه هايي تحرير كردند ولي وقتي راي نياورد و محمد عباسي معرفي شد او را بهترين گزينه دانستند.
دولت عوض شد و سلطاني فر معرفي شد. باز هم آغوش باز ورزشي ها به روي وي باز بود.
سلطاني فر مردود شد تا يك ناشناس به نام صالحي اميري معرفي شود.
بسياري از روساي فدراسيونها و مديران وزارت ورزش از هوش و درايت و ذكاوت اميري گفتند و خيالشان راحت بود كه او راي خواهد آورد اما مجلس باز هم بهتر از ورزشي ها به غير تخصصي بودن اميري واقف بود و او را هم رد كرد.
تصور اين بود كه رييس جمهور مردمي و رييس جمهور تدبير و اميد اينبار يك نام آشنا را معرفي خواهد كرد اما محمد شريعتمداري از قوطي بيرون آمد تا باز هم بي اعتمادي به ورزشي ها از سوي سياسيون مسجل شود.
متاسفانه و شوربختانه بايد بگوييم از ماست كه بر ماست.
اگر با وزارت نفت، خارجه، اقتصاد و دارايي ، بهداشت، و... چنين مي كردند آيا مديران آن دستگاهها هم مثل مديران ورزشي براي هر غريبه و نا آشنايي فرش قرمز پهن مي كردند؟
البته آخرين خبري كه از وزارت ورزش داريم اين است كه تعدادي از مديران مياني و با سابقه وزارت ورزش اتحاد يا فراكسيوني تشكيل داده اند و نامه ايي را به كيومرث هاشمي مديركل حوزه وزارتي و از همكاران خودشان داده اند تا از طريق وي به وزير بگويند كه لازم است از وجود كرشناسان داخلي وزارتخانه بهره بگيرد و براي مديريت هاي ستادي و فدراسيونها دست به سوي غريبه ها دراز نكند.
اينكه اين نامه چقدر مي تواند تاثير داشته باشد و چقدر اين افراد پاي حرف خود بايستند در آينده مشخص مي شود.
محمد عليپور كه اكنون رييس فدراسيون انجمن هاي ورزشي است زماني كه معاون مهرعليزاده بود همواره اين نكته را يادآور مي شد كه چرا ما كارشناسان و كارمندان وزارت ورزش نبايد يك اتحادي بين خود داشته باشيم و چرا به اين راحتي خودمان را براي حاكميت غير ورزشي ها آماده مي كنيم. اگر ما با خودمان متحد باشيم و قوي برخورد كنيم شك نكنيد تعيين كننده وزير ومعاونين وزير خواهيم بود اما افسوس كه در تشكيلات ورزش چند نفر با اين تفكر پيدا نمي شوند.
وقتي به فكر اينكار مي افتند كه از سمتي كه دارند بركنار مي شوند كه آنموقع هم صدايشان به جايي نمي رسد.
هر چه هست تصور ما اين است كه ورزش وجه المصالحه دولت و مجلس واقع شده و متاسفانه هنوز هم معلوم نيست كه رويكرد مجلس به شريعتمداري