الهه
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۴:۰۸ - ۱۳۹۳/۰۵/۲۵
وقتی نامه رو می خوندم نتونستم خودمو کنترل کنم و چشمام پره اشک شد یه جایی خوندم که گاهی علم و ثروت به هم گره می خورند گاهی بی ثروت نمی توان از علم چیزی نوشت واین مثل وضع کنونی من و اکثریت دانشجو های عزیزه من هم تو پول خوابگا ه و اکثر خرج هام موندم خواهشا زود تر یه کاری بکنید خیلی ممنون
الهه
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۴:۱۰ - ۱۳۹۳/۰۵/۲۵
وقتی نامه رو می خوندم نتونستم خودمو کنترل کنم و چشمام پره اشک شد یه جایی خوندم که گاهی علم و ثروت به هم گره می خورند گاهی بی ثروت نمی توان از علم چیزی نوشت واین مثل وضع کنونی من و اکثریت دانشجو های عزیزه من هم تو پول خوابگا ه و اکثر خرج هام موندم خواهشا زود تر یه کاری بکنید خیلی ممنون
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۸:۵۹ - ۱۳۹۳/۰۵/۲۵
سلااااااااااااااااااام دوستان گلم.بابا ناامید نشید فکر منم بکنید تازه میخام زندگی شرو کنم این حرفارو خوندم ناامید شدم باید هرچ زودتر از این کشور فرار کرد تنها راهش همینه.......واسه منم دعا کنید
الهه
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۱:۲۴ - ۱۳۹۳/۰۵/۲۷
وضعیت زندگی من از ایشون بدتر بود و توی دوره کارشناسی ارشدم انصراف دادم . خیلی متاسفم فقط دارم اشک میریزم .چقدر درس خوندم و هیچی .همیشه شاگرد اول مدرسه بودم .فکر میکردم در آینده یه چیزی میشم . اما شدم یه بیکار سرگردون
یک ایرانی
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۳:۳۲ - ۱۳۹۳/۰۵/۲۹
. ایرانی بشنو و بیدار شو
مهدی
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۲:۰۷ - ۱۳۹۳/۰۵/۳۰
سلام به همگی
من ی جوان 28 ساله هستم تو این مدت زندگی(مردگی!!!) هیچ وقت ندیدم چیزی که گرون شده دوباره ارزون بشه کسی خودشو گول نزنه این مذاکرات هسته ای هم همش سیاه بازی مطمئن باشید اگرم به توافق برسن باز روند تصاعدی قیمت ها رو همچنان مشاهده میکنید. چون کسی نیست که بخواد نظارتی داشته باشه.
وحید
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۳:۴۱ - ۱۳۹۳/۰۵/۳۱
آره همین طوره
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۰:۰۲ - ۱۳۹۳/۰۶/۰۲
زغی
غصه دار جوانان شصتی
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۲:۳۴ - ۱۳۹۳/۰۶/۰۲
شمادولتمردان کشورراقسم میدهم دست ازسخنرانی بردارید وبه داداین نسل نجیب وتحصیل کرده وبیکار وسوخته برسید کهفردادیراست
مجتبی
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۸:۱۹ - ۱۳۹۳/۰۶/۰۲
با سلام . منم دهه شصتی هستم لیسانس و بیکار ، به یکباره در مسیر ازدواج قرار گرفتم ، هر کس رسید گفت نترس ازدواج کن همه چی حل میشه ، امروز خیلی از ازدواج خودم پشیمانم ، کاش زمان عقب بر میگشت ، با وضعیتم کم کم تحقیر از طرف زنم شروع شده ، به رفیقهای مجردم حسادت میکنم
نظرات بیشتر