اکثر دانشجو های دکتری الان بیکارن فاقد بورس تحصیلی شما به خدا فکری بکنید اگه هدف فقط سرگرم کردن جوانان با درس نیست
پاسخ ها
ناشناس
||
۲۰:۳۷ - ۱۳۹۲/۰۷/۲۹
عزیزم هدف همونه که گفتی، شک داری؟؟
ناشناس
||
۲۰:۵۶ - ۱۳۹۲/۰۷/۲۹
دقیقا و واقعا دقیقا هدف همین سرکار گذاشتنه
ناشناس
||
۲۰:۵۸ - ۱۳۹۲/۰۷/۲۹
افرین. تازه میخوان مقطع تحصیلات تکمیلی رو گسترش بدن. اخه با کدوم منطق. خدایا کمک کن
ناشناس
||
۰۸:۳۵ - ۱۳۹۲/۰۷/۳۰
دوست من
منم با رتبه کنکور 2 رقمی و تحصیل لیسانس و ارشد در پلی تکنیک، 3 سال پیش، چون همچین شرایطی رو پیش بینی کردم، قید دکترایی که قبول شده بودم رو زدم و اومدم سرکار
الآن الحمدلله یک نون بخور و نمیری در میارم ولی آرزوی درس خوندن بدجور عذابم میده
وقتی می بینم که من که نفر پنجم ورودی دانشگاه بین 100 نفر بودم، درس نخوندم و بقیه الآن اکثرشون دارن دکتر میشن!!!
ناشناس
||
۱۸:۱۹ - ۱۳۹۲/۰۷/۳۰
فکر میکنی چرا این همه ظرفیت پذیرش دکتری رو بردن بالا؟
الان که این چند خط رو می نویسم اشک مانع دیدن صفحه مانیتور می شه و من اشکامو پاک می کنم و ادامه میدم. خواهر عزیزم نوشته پر دردت را خواندم من هم از صبح تا ساعت چهار بعد از ظهر یک شیفت و از پنج تا 10 شب یک شیفت دیگر کار می کنم. همسرم هم دو جا کار میکند و با این حال از پس هزینه های زندگی که روز به روز بیشتر می شود بر نمی آییم. که البته اگر هم این درآمد کافی باشد دیگر فرزندانم را نمی بینم تا از آن لذت ببرم. در طول شبانه روز بیشتر از نیم ساعت نمی توانم دوپسر 14 و 7 ساله ام را ببینم. خودم هم از زندگی هیچ لذتی نمی برم چون مدام سرکار هستم آن لحظاتی را که در کنار همسرم هستم خسته و بی حوصله ام این داستان زندگی خیلی از ایرانیهایی است که می خواهند شرافتمندانه زندگی کنند. امیدوارم مشکلاتت حل شود و هر چه زودتر زندگی مشترکت را آغاز کنی به قول وزیر محترم امور خارجه که خیلی دوستشان دارم اندکی صبر سحر نزدیک است. ماهم امیدواریم که مشکلات هر چه زودتر حل شود.
پاسخ ها
ناشناس
||
۲۰:۱۴ - ۱۳۹۲/۰۷/۲۹
احتمالا برادر عزیز شما داری حرص زیادی میزنی.
ناشناس
||
۱۰:۱۲ - ۱۳۹۲/۰۷/۳۰
الان همه فاز همدردی امدن
ایرانی
||
۱۲:۲۳ - ۱۳۹۲/۰۷/۳۰
به خدا که همه ما یه درد و فریاد میزنیم
و ان دردمشترک است
درد من
درد تو
حداقل خوب که ما درد همدیگرو میفهمیم و هم زبونیم
ناشناس
||
۱۸:۲۶ - ۱۳۹۲/۰۷/۳۰
من هم مثل شما... هیچکدوم این روزها حال و روز خوشی نداریم
Meek
||
۲۰:۰۲ - ۱۳۹۲/۰۷/۳۰
؟؟؟؟
ناشناس
||
۱۱:۲۹ - ۱۳۹۲/۰۸/۰۱
پس این پورشه ها رو کی سوار می شه
ناشناس
||
۱۶:۳۴ - ۱۳۹۲/۰۸/۰۱
مثل من
ناشناس
||
۱۸:۰۰ - ۱۳۹۲/۰۸/۰۱
آخ که دوست دارم اونهایی را که منفی میدهند را خفه کنم ...
مچگیر حرفه ای
||
۱۳:۰۳ - ۱۳۹۲/۰۸/۰۳
من سوالی که برام پیش اومده این هست که شما طبق صحبت خودتون این ساعتی که پیام گذاشتید باید سرکار باشید ، یعنی سر کارید و توی اینترنت ....
یک نفر
||
۲۲:۰۰ - ۱۳۹۳/۰۵/۰۶
بابا تو دیگه کی هستی؟ مردم یک کارم ندارن شما با همسرت چهار جا کار میکنین ناراضی هستین؟!
من 27 سالمه و دانشجوی دکترا.
فکر کنم بعد از چندین ماه بود که ناخودآگاه بغضم شکست و برای چند دقیقه فقط اشک ریختم... واقعا نمیدونم چی بگم...
پاسخ ها
amir
||
۱۹:۴۷ - ۱۳۹۲/۰۷/۳۰
من که الان دانشجوی فوق لیسانسم با این وضعیت دارم عذاب میکشم شما که دانشجوی دکترا هستی اوضاعت خیلی بدتره من سختی کار دانشجو های دکترا رو دیدم بیچاره ها خیلی زحمت میکشن ولی در عوض ........
Meek
||
۲۰:۰۰ - ۱۳۹۲/۰۷/۳۰
از ژورنالیست کسب تکلیف کن!
ناشناس
||
۲۳:۲۵ - ۱۳۹۲/۰۷/۳۰
هدف از علم کار برای خداست
ناشناس
||
۰۸:۵۴ - ۱۳۹۲/۰۸/۰۱
چه اشكايي ريخته شد!
خيلي ناراحت كننده بود اما گريه! اشك؟!!!!
منم با رتبه کنکور 2 رقمی و تحصیل لیسانس و ارشد در پلی تکنیک، 3 سال پیش، چون همچین شرایطی رو پیش بینی کردم، قید دکترایی که قبول شده بودم رو زدم و اومدم سرکار
الآن الحمدلله یک نون بخور و نمیری در میارم ولی آرزوی درس خوندن بدجور عذابم میده
وقتی می بینم که من که نفر پنجم ورودی دانشگاه بین 100 نفر بودم، درس نخوندم و بقیه الآن اکثرشون دارن دکتر میشن!!!