فقط بدانید که تا سال 52کل استان بوشهر جزیی از استان فارس بود و تاسال48 یک سوم هرمزگان هم متعلق به فارس بود!از این که هرمزگانی های عزیز نگران این 4کیلومتر ساحل وصل شده به فارس هستند!تعجب نکنید!چون این ساحل کوچک تا چند سال دیگر چشم وپیشانی اقتصادی فارس خواهد شد و عدم توانایی مسولان هرمزگانی در گذشته اشکار می شود!که اصل نگرانی انها هم از همین موضوع است
با همان استدلال که قطرویه را از فارس به کرمان و ابرقو را به یزد بخشیدند ویا همان استدلال که با آن چند دهه پیش استان بوشهر را از فارس جدا کردند ..... اگر کافی نیست استدلال های دیگر هم قابل ارایه است.
با عرض سلام و درود.
همانگونه که شما در مطلبتان اشاره داشتید به نظر بنده نیز که یک استان فارسی هستم این طرح با استدلالهایی غیر واقع و منطقی بیشتر منافع منطقهای و شهرستانی را دنبال میکند.
این طرح علیرغم مخالفتهایی که در هرمزگان ایجاد میکند اتشی را نیز در شهرستان لارستان و شهرستانها و بخش های همپیمان آن بر پا خواهد کرد.
برای شورای عالی امنیت ملی افسوس میخورم که با مصوبه کردن چنین طرحی که از هیچ استدلال قابل قبولی برخوردار نیست میخواهد چنین کبریتی را بر باروت جنوب کشور به خصوص هرمزگان و لارستان بیندازد.
مسئولین محترم تقسیمات کشوری وزارت کشور فکر نمی کنندکه وقت آن رسیده تا شرابط فعلی تقسمات کشوری قدیمی شده و باید شیوه ای نو دراندازند , یک سیستم وقتی پویاست که خود را با وضعیت حال منطبق سازد و استفاده از روش های قدیمی پاسخگوی نیازهای فعلی جامعه مانمی باشد . توسعه شهرها و تبدیل روستاها به شهر و تبدیل بخشها به شهرستان جدید , طبیعتا ضرورت ایجاد استان جدید را می طلبد . با تکثر استانها به نوعی مفهوم و معنی استان هم تقلیل و نقصان می یابد . لذا باید در طرح تقسیمات کشوری راهکارهای دیگری را جستجو کرد تا ضمن حفظ جایگاه استان , اختلافات مرزی و اجتماعی موجود که در کل کشور وجود دارد کاهش یابد .