قیمت کتاب ها خیلی گران است , آپارتمان 50 متری جایی برای نگهداری کتاب نیست ؛ اسباب کشی با کتاب خیلی مشکل است ؛ این هزینه های زندگی (نان و پنیر, اجاره خونه , قسط و ..... )دیگر جایی برای کتاب نمی زاره , تا بوق ... کارکنی تازه باید برسی به خانوادت و بعدش هم بخوابی . فکر ها خیلی درگیره ( درگیره یه لقمه نون که خربزه آبه ) , اگه عشق کتاب هم باشیم کتابخونه ای معتبر برای تامینش نیست ,با همه این اوصاف دانلود کتاب های رایگان الکترونیکی خیلی راحته ولی باز شرایط نشستن و خوندن از روی کامپیوتر نیست . بابا هزاز تا مشکل اینجا هست اینجا ژاپن نیست باباجون من .اینجا ایرانه من دیگه جوش بیارم دیگه هیچی ............. ( لازمه که بگم همین که ما ایرانی ها اینهمه کامنتی که در باره کتاب گفته شده رو خوندیم و داریم جواب می دیم باید فهمید که ایرانی ها خیلی علاقه به خواندن دارند ولی پولش رو ندارن . و چون اینجا تقریبا مجانیه همه رو تا تهش خوندن و نظر دادن )
چون خیالشان راحت است امشب که سر بر بالین میگذارند فردا صبح ارزش پولشان نصف یا یک سوم نمیشود!
چون مجبور نیستند "ماست سون" را گرانتر از "ویندوز سون" بخرند!
چون برای خرید یک آپارتمان 40 متری نیاز به 40 سال سگ دو زدن ندارند
چون میدانند اگر کسی از مسئولانشان از سرمایه مملکتشان دزدی کند مجازات اعدام در انتظارش است...
فقط به فرهنگ بر می گرده واینکه ملت ایران از قدیم اهل کتاب نبوده اند وحتی مرجع تاریخ پیش از اسلام ما هم را یونانی هاورومی ها نوشته اند وانگهی ادم کتاب خوان واهل کتابی مثل من این روزها واقعا کتاب بدرد خوری نمی بینم که بخوانم واین محدودیتها در کاهش امار کتاب خوانی بی تاثیر نیست
توی ایران آدمای کتاب خوان انگشت شمارند. همه خودشون رو علامه دهر میدونند. جدیدا هم که فقط با موبایل و تبلت وقتشون رو پر میکنن. خیلی کم پیش میاد آدم متشخصی رو ببینم که جلوی همه توی جمع کتاب بخونه. یه جورایی هم بخاطر عدم تمرکز. درگیری های ذهنی، مالی ... همه عاملند. قیمت کتاب هم که ماشاء الله خیلی بالا رفته . یه کتاب ساده زیر ده هزار نیست. کتاب های جدید هم که توی کتابخونه پیدا میکنی. همه قدیمی ان. ایرانی ها فکر می کنن کتاب نون و آب نمیشه و فقط دنبال مدرکن بعضی هاشون حق دارن اما علمی که کتاب منتقل میکنه مثل یه روانشناسه. میره توی گوشت و پوست و خون آدم.
لطفا کامل بخون !.سال تحصیلی گذشته من از معلم علومم در مورد یک مشکل درسی سوال کردم و جواب او به من شاگرد اول شهر و مدر سه این بود:اگه به جای این همه کتاب غیر درسی خوندن بشینی درست رو بخونی دیگه از من این همه سوال نمی پرسی.!!!!؟؟؟؟"هدف من از این مطلب نشون دادن قطعیت ... فکری و ... معلم خودم نیست .در همه ی کتاب فروشی های شهرم من شناخته شدهام وهمه سلیقه ام را میدونند.من از سنین تک رقمی به کتاب خوندن مادرم وخواهرم گوش میدادم واین باعث کتابخوان شدن من شده است .پس من زمینه ی کتابخوانی وحتی امکانات مالی آن رو دارم امایک معلم که همه اون و شغلش را مقدس می دونن جلوی کاری راکه همه به اون نصیحتم میکنن میگیره این نشون دهنده ی نظام آموزشی ضعیف. ما ملتی با تاریخ 12000 ساله _بنابر شواهد و مدارک محکم_است از تو تابناک عزیز در خواست میکنم مطلبم را پخش کنی تا همه بدونن قبل از مشکلات مالی و... این_با عذر خواهی از استادان خوب کشور_ استادان دون پایه هستند که استعداد واشتیاق فرزندان آینده ی این ملت را کور میکنند.اما همه ی تقصیرات متوجه آنان نیست اگر خانواده ها همت گذارند وشور کتابخوانی را روشن کننn و اگه مسئولان راه کارهای درستی در راه رفاه و آموزش عموم مردم وهمچنین نخبگان را در پیش بگیرند مردم ما در آینده از کشور ژاپن هم پیشی میگیرند
همین دو ماه پیش به خاطر اثاث کشی و آمدن به یک آپارتمان هفتاد متری در طبقه چهارم بدون آسانسور از طرف همسرم توبیخ شدم که دیگر حق خریدن کتاب ندارم و باید به فکر سقف باشم!
ژاپنی ها بلدند چطور ترقیب کنند ولی از اون مهم تر بلدند چطور یک اثر با ارزش بسازند
حتی من چند نفر رو دیدم تو همین ورا که به خاطر جذابیت کار های ژاپنی ها ترقیب به کشیدن مانگا ( نوعی سبک کتاب مصور در ژاپن ) شدند
و خودم یک ادمین سایت در مورد انیمه هستم ( انیمه از روی مانگا با چارتهای مختص خودش ساخته میشه )
ادبیاتشون و فرهنگشون زیباست و نگاهشون و پشتکار کاریشون فوق العاده
و مهم تر از همه آدمایی هستند که در عین حال سنت گرا اما تمایل به نو آوری دارند و تعاملی بین این دو ایجاد کردند
پس نتیجش می شه این که حتی یه بچه ادبیات و موسیقی و ... رو درست ارزش گزاری می کنه و حتی می تونه درست انتخاب کنه و ...
و این هم فراموش نشه که ادبیات و... در ژاپن حمایت می شه و از نظر مالی قابل توجه هست
این تجربیات من بوده
من مدیر عامل یک شرکت نرم افزاری با ۶ سال سابفه هستم. نوع کار شرکت رابطه مستقیم با دانش فنی روز و حجم مطالعه کارمندان دارد. در بحران اقتصادی اخیر آسیب شدیدی به شرکت و کارمندان و من مدیر و خانواده ام وارد شد. به راحتی می توانم شرکت را تعطیل کنم و با موقعیت های دیگری که دارم زندگی بهتری را برای خود و خانواده ام فراهم کنم. اما تنها دلیل ایستادگی علاقه ام به کشورم و آرزوی روزیست که یک اقتصاد غیر نفتی و تولید محور داشته باشیم. اگر وطنمان را دوست داشته باشیم. اینگونه نمی کنیم. بله دوستان راست می گوید در مملکتی که می توان کالای بدردنخود قلابی چینی را به قیمت گران فروخت و ۱ ساله میلیاردر شد دیگر چه می توان گفت زندگی برای ما سخت است این سختی را خودمان آفریدیم. قصد توهین ندارم اما تا زمانی که مفت خوری یک ارزش و زرنگی به حساب بیاید وضع ما همین است. زنده با د ایران. رنده باد ایرانی