تازماني كه اختلاف طبقاتي وجود داردئ 95 درصد مردم ناشادند
جوون بيكار
|
|
۱۱:۱۴ - ۱۳۹۲/۰۶/۲۶
0
0
پاسخ
سه ساله از دانشگاه دولتي ارشدمو گرفتم. سال 87 كه قبول شدم تو رشته ما پذيرش دولتي روزانه در كل كشور 13 نفر بود. دو سال براي پاياننامه ام زحمت كشيدم و كار صحرايي و آزمايشگاهي كردم. چند مقاله چاپ شده داخلي و خارجي دارم. ميخام بگم از اين ارشدايي كه خيليا پولي ميگيرن نگرفتم. هميشه جزو بهترين دانش آموزان بودم و همه فكر ميكردن به ي جايي ميرسم! ولي سه ساله بيكارم نه استخدامي هست نه شركت خصوصي. كلا نااميد و سرشكسته ام. اونوقت ميري نظام مهندسي چندتا جوون نشستن كه معلوم نيست از كجا مدرك گرفتن و با پارتي اومدن تو سازمان. دچار افسردگي هاي دوره اي ميشم و بكل دوست ندارم كسي رو ببينم.
کلاغ سفید
|
|
۱۱:۳۱ - ۱۳۹۲/۰۶/۲۶
0
0
پاسخ
منم که 19سالمه که همش مثله خیلی از جوونا فقط به فکر مدرکو ،یه سقفو،یه وسیله ، حالا هر کوفتی باشه باشه،در این کشور یا باید مدرک داشته باشی یا پول اگه نداشته باشی آدم حسابت نمیکنن،با چه بدبختی دارم درس میخونم ای خدا
در این کشور شادی کیلویی چنده؟!
زندگی نمیکنیم که،فقط زنده میمونیم.
ناشناس
|
|
۱۱:۳۲ - ۱۳۹۲/۰۶/۲۶
0
0
پاسخ
مسایل مادی ارتباط مستقیم با شادی و عدم آن داره
ناشناس
|
|
۱۱:۵۹ - ۱۳۹۲/۰۶/۲۶
0
0
پاسخ
این خبر فرصت خوبی برای دشمنان نظام و احمق های داخلی هست.
در بعضی از نظرات کاملا این مطلب احساس میشه.
شما اول شادی رو برای من تعریف کن ، بعد بیا اینجا حرف بزن
امام علی (ع) : در هر روزی که نافرمانی خدا نکنی (گناه نکنی) آن روز عید تو است.
آرش
|
|
۱۲:۲۹ - ۱۳۹۲/۰۶/۲۶
0
0
پاسخ
جداي از بحث مالي و اقتصادي كه يكي از شرطهاي مهم براي شاد بودنه. به نظر من شاد بودن نسبي است. چراكه بستگيه شديد به افكار و رفتار شخص داره. و افكار و رفتار و بينش ما به زندگي ما ريشه در كودكي و نوجواني ما داره. و همانطور كه همه ميدانيم ، اكثريت ما ، در هيچ سني به اندازه همان سن زندگي نكرديم. بطور مثال در دوران كودكي و مدرسه كه جزو مهمترين دورانهاي شكلگيري شخصيتي است (از سن ٧ تا ١٨ سالگي) بجاي تخليه هيجانات مربوط به هر سن خاص، درگير مسايل حاشيه اي و سرشار از استرس بوده ايم. بنابراين همه ما پر از خلأ روحي و كارهاي نا تمام هستيم و اين موضوعي نيست كه تنها بواسطه پول حل و فصل شود.و اين خلأ هاي روحي بدون اينكه خودمان متوجهش باشيم، با ما حمل ميشود و در گذر زمان پا به پاي ما رشد ميكند و اين خلأها به تنهايي ميتواند بن بست بزرگي براي شاد بودن باشد. و اين مقوله بسيار مورد بحث جامعه شناسان و روانشناسان است.
ناشناس
|
|
۱۲:۳۱ - ۱۳۹۲/۰۶/۲۶
0
0
پاسخ
همراه با همه چیزایی که دوستان گفتن از جمله مشکلات اقتصادی، مسائل سیاسی، عدم وجود آزادیهای اولیه، عدم وجود تکریم مقام انسانی، تبعیض، رشوه، دزدی، فساد، اعتیاد، پارتی، وضعیت آشفته رفتاری در دستگاههای مختلف، تهدید و ... اینم بهش اضافه کنید که هر روز از آسمون و زمین برای ما ایرانیها میباره، یه مدت سقوط هواپیما داریم، تصادفات هم که بیداد میکنه، عزیزامون تو آتش میسوزند، جان ایرانیها نزد مسئولان ارزشی نداره، دیگه جایی برای خوشی و خوشحالی نمیمونه. رتبه ما اخره، اینا اشتباه زدن، این کشور همه جاش استرس به آدم میده، فردا همش استرسه
پري
|
|
۱۲:۳۲ - ۱۳۹۲/۰۶/۲۶
0
2
پاسخ
1آينده مبهم و تاريك2زن بودن در جامعه اي كه به شدت زن ستير است3 در جامعه اي كه شاد بودن براي مرداشم عيبه چه برسه به زنش.4مشكلات مالي. فرهنگي. اجتماعي .5بيكاري برا جوانان كه تبديل به كابوس هميشكي شده 6تنهايي هاي عميق روحي كه آدم رو از درون داغون مي كنه7عدم درك همديگر8ترسي بزرگ از آينده اي كه نمي دانيم مبينيم يانه و مهمتر از همه صدا و سيما كه هر روز زخمي به زخمهايمان اضافه مي كند.با وجود اين همه آيا مي توان شاد بود
مریم
|
|
۱۲:۵۰ - ۱۳۹۲/۰۶/۲۶
0
1
پاسخ
نبود امنیت و ثبات در کشور اینکه هر روز قیمتها بالا پائین میشه.. قولنین عوض میشه....نبود فضای کسب و کار مناسب...اینا همه استرس زا هستند و باعث میشند نتونیم واسه زندگیمون برنامه ریزی و حساب کتاب کنیم و بعبارتی روی خوش نمی بینم...همیشه تو ترس واهمه که فردا قراره چی بشه زندگی می کنیم
سارا از اهواز
|
|
۱۳:۰۸ - ۱۳۹۲/۰۶/۲۶
0
2
پاسخ
شما یاد بگیر که به همسرت احترام بزاری که دیگه ببیخود و بی جهت غمگین و ناراحت نشی.