این بستگی داره به این که چه قدر احساس کنی کنترل زندگی خودت رو به عهده داری، هرچی این حس کمتر باشه احساس شادی نیز کمتر خواهد شد.

سلامتی-پول -وقت

من كه درس خوندم در يك اداره دولتي هم شاغل هستم باور كنيد بيشتر موقع ها شرمنده زن و بچه ام هستم وقتي آخر ماه حقوق ميگيرم 10روز بعد چيزي براي خرج كردن ندارم شرمندگي باعث افسردگي ام ميشه خدايا كمك كن...

معيار رضايت انسان از زندگي ، فاصله وضع موجود و وضع ايده ال اوست (خود واقعي و خود ايده ال) اما چون در ايران معيارثابتي وجود ندارد و ارزش ها دگرگون ويا بعضا مضمحل شده اند و عملكرد مردم بواسطه معيار هاي خارج از عرف سنجيده مي شود ، هيچگاه رضايت كامل حاصل نمي شود.

كي مي گه ايراني شاد نيست؟ اينكه گشته به خانم باردار 7ماهه گير مي ده شادي نمياره؟ اين كه حداقل سه ساعت در روز رو توي ترافيك تهران مي موني شادي نمياره؟ اين كه سر كار كه هستي مدام بايد مراقب باشي كسي نره برات زيرآبي بره شادي نمياره؟اينكه با حقوق يك ماهت فقط مي توني 4 روز زندگي كني شادي نمياره؟
اينكه صبح اول وقت كه بيدار مي شي بايد قرص اعصاب بخوري كه تا شب بتوني دوام بياري شادي نمياره؟ آخه چقدر شادي مي خواين يه كم هم به فكر مردم كشورهاي همسايه باشيد كه اصلا شاد نيستن

من شرایط زندگیم بد نیست و راضیم ولی وقتی می بینم اطرافیانم مشکلات زیادی دارن نمی تونم خودم رو به شاد بودن بزنم

احساس شادی، نسبت مستقیم با میزان خوشبختی و رضایتمندی تو جامعه داره. به نظرم عمده دلیل ناشاد بودن مردم این کشور، فرهنگ ضعیفیه که الان در بین مردم جاریه. فرهنگی که همه ما رو در یه رقابت شدید با هم بدون فکر کردن به نتایجش نگه داشته.

پیروزی تراکتور!!!

شادمان میشم اگر بهترین ها مسئول باشند در به کارگیری عقل ،منطق ،مصلحت، دور بودن از احساس و هیجان .

ما حتی تو تهران هوا نداریم نفس بکشیم. دیگه شما فکر بقیه اسو بکن. آلودگی هوا، الودگی اقتصادی، آلودگی سیاسی همه بیداد می کنه