چطور میتونم شاد باشم وقتی تمام هم و غمم درس خوندن بوده و بعد از اینکه مدرک کارشناسی ارشدم را گرفتم 2 سال دنبال کار گشتم از بیکاری نمیدونستم دیگه چیکار کنم الان هم که یک کار پیدا کردم با یک ادمی که بیسواد هیچ فرقی ندارم به چی دلخوش باشم با چه روحیه ای زندگی کنم.

كاش فقيري نداشيم!!!!!

كارم از اين حرفا گذشته...........

اگر در نظر سنجی دسترسی آزاد بود رتبه ما بدتر هم می شد...
شادی در یک جامعه احتیاج به چند فاکتور داره:
1: آزادی
2:تامین اقتصادی(کار درآمد کافی مسکن ماشین خوراک مناسب...)
3تامین اجتماعی
4:سلامت روح و روان و جسم و خانواده محیط زیست و اجتماع
خوب راحت می شه قضاوت کرد که چرا ما شاد نیستیم. با حلوا حلوا گفتن هم دهان شیرین نمی شود...

داره باورم ميشه خنده به ما نيومده..

فرمایشی و دروغ بودن خیلی چیزها تو جامعه اینکه خودمون نیستیم حتی شادیامون واقعی نیست

هیچی مثه بیکاری منو آزار نمیده ناشادم چون کارنیس چون بی عدالتیه.......و چیزهایی که خون دله ولی نمیشه گفت...

می دونی چرا خوشحال نیستم ؟ 28 سالمه دانشجوی فوق لیسانسم .. توی یکی از بزرگترین و شناخته شده ترین شرکت ها توی ایران کار میکنم و کار حساسیم دارم ... لازمه که ازدواج کنم اما نمیتونم ... در آمدم کفاف نمیده .. دختر مورد علاقه ام و دارم از دست میدم چون نمیخوام بد بختش کنم ... با کل پس اندازم یه خونه 50 متری ام نمی تونم بخرم .. نمی دونم چی میخواد بشه .. دارم به این فک میکنم که شاید یه معجزه بتونه کمک کنه و این در حالی که خوب می دونم وضعیتم از خیلی از جوونای سرزمینم بهتره ... !!

هست هشیاری ز یاد ما مضی
ماضی و مستقبلت پرده خدا

آتش اندر زن بهر دو تا بکی
پر گره باشی ازین هر دو چو نی

تا گره با نی بود همراز نیست
همنشین آن لب و آواز نیست

واقعا اگر آدم بتونه فقط توی همین لحظه که خود زندگی است زندگی کنه و حسرت از گذشته و ترس از آینده اون را از لذت اصیل زندگی محروم نکنه، چقدر خوبه

مهمترين عامل شاد نبودن ما ايرانيا . ريشه فرهنگي داره . كلا تو فرهنگ ما شاد بودن مضمومه و جدي و اخمو بودن شديدا ارزشه . احتمالاً اگه تابي اجازه بده فكر ميكنم منفي هاي احساسيه زيادي مي خورم .:)