جمشید پورعطایی از دوتار نوازان بنام خراسان رو چند سال قبل در ایام عید دعوت کرده بودن تلویزیون. حرفهاش که تمام شد قرار شد آهنگی اجرا کنه. استادپورعطایی عادتشه که یک زانوش رو عمود میذاره، دوتارش رو میذاره سر کاسه ی زانوش و سرش رو کاملا میاره پایین به سمت سازش؛ جوری که بیننده فکر می کنه هر لحظه ممکنه بینی ایشون بخوره به سیمها! خلاصه در چنین وضعیتی تلویزیون هم که نمی خواست ساز زدن یک استاد موسیقی مقامی رو نشون بده، هی کلوزآپ می گرفت تا جایی که تو صفحه ی تلویزیون فقط تصویر چشمها و بینی استاد پورعطایی دیده می شد! من اون شب به عنوان یک بیننده که بهش توهین شده بود از غصه ی این بی حرمتی به استادان و موسیقی مقامی و محلی و ملی این کشور، هر چی بلد بودم نثار صداوسیما و مدیرانش کردم. از اون به بعد هم دیگه استاد پورعطایی رو تو تلویزیون ندیدم. بنده ی خدا لابد خیلی آزرده شده بود. خلاصه، ترسم نرسی به کعبه ای ضرغامی/کاین ره که تو می روی به ترکستان است...
واقعاً متاسفم برای موسیقی اصیل ایرانی که طی این سالها مهجور و مهجور تر شد. مسخره به نظر می رسد که مردم حق تماشای کار اساتید و گروه های موسیقی ایران که شهره جهانی دارند را در تلویزیون "ملی" ! خودشان ندارند.
فرهنگ ایرانی ها با موسیقی و مخصوصاً موسیقی اصیل ایرانی گره خورده و نمی شود آن را با بحشنامه و ...از حافظه ملت پاک کرد....
با اینکه دوستدار موسیقی اصیل ایرانی هستم ولی فکر میکنم چه موسیقی ایرانی و چه پاپ و... اگر با هدف انسانی باشه و مثل هر هنر دیگه ای برای تعالی روح انسان باشه هیچ اشکالی نداره.شاید خیلی منطقی نباشه که بگیم سنتی حلاله وپاپ اشکال داره